نااطمینانیهای سیاسی، مانع اصلی بازگشت سرمایهگذاران به بورس

میثم علیمحمدی کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با بورسنیوز به بررسی دلایل تمایل سرمایهگذاران به نقد ماندن پرداخت و گفت: عوامل مختلفی در این موضوع نقش دارند، اما بدون شک مهمترین عامل در شرایط فعلی بحث نااطمینانی سیاسی است. از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون اتفاقات متعددی در حوزه سیاست خارجی کشور رخ داده که تأثیرات مستقیم آن در رفتار فعالان بازار سرمایه قابل مشاهده است.
وی با اشاره به مهمترین رویدادهای سال گذشته افزود: ترورهای متعدد، شهادت رئیسجمهور ایران، آغاز جنگ ۱۲ روزه و دیگر تحولات در عرصه سیاست خارجی، فضای روانی بازار را تحت تأثیر قرار دادهاند. طبیعی است که چنین شرایطی موجب کاهش اقبال سرمایهگذاران به سهام شده و بسیاری از آنها ترجیح دهند نقد بمانند تا ریسکهای احتمالی را مدیریت کنند.
به گفته علیمحمدی، این رویدادها موجب شدهاند که سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری در قبال بازار سرمایه تصمیمگیری کنند و فضای عمومی حاکم بر بازار همچنان متأثر از این نااطمینانیها باشد.
ناترازی انرژی و ضعف ریزساختارها؛ چالشهای اساسی پیشروی بورس
میثم علیمحمدی در ادامه گفتگوی خود با بورسنیوز به عوامل داخلی مؤثر بر رفتار سرمایهگذاران اشاره کرد و اظهار داشت: در حوزه داخلی، یکی از مهمترین چالشها موضوع ناترازی انرژی در بخشهای برق، گاز و آب است. این مسئله بهطور مستقیم بر وضعیت بنیادی سهام شرکتها اثر میگذارد و باعث کاهش سودآوری بسیاری از صنایع شده است. طبیعی است که چنین شرایطی در جذابیت بازار سرمایه برای سرمایهگذاران تأثیر منفی گذاشته و اقبال به خرید سهام را کاهش داده است.
وی افزود: علاوه بر این، بخشی از مشکلات نیز به ریزساختارها و متغیرهای درونی خود بازار سرمایه بازمیگردد. اگر ابزارهای نوین مالی و سازوکارهای کارآمدتری طراحی میشد، یا بهطور کلیتر تغییراتی در میکرو استراکچرهای بازار سرمایه ایجاد میگردید، میتوانستیم بخش زیادی از التهابها و بیاعتمادیهای فعلی را کنترل کنیم.
رشد صندوقهای طلا نشانه تغییر مسیر نقدینگی در بازار
این کارشناس بازار سرمایه در بخش دیگری از گفتگوی خود با بورسنیوز تأکید کرد: به نظر من مجموعه عواملی که پیشتر اشاره کردم، نقش تعیینکنندهای در کاهش اقبال سرمایهگذاران به بازار سهام داشتهاند. طبیعی است هر زمان که شدت این عوامل کمتر شود، بازار سرمایه نیز میتواند مسیر طبیعی خود را بازیابد و سرمایهگذاران، بهویژه پول هوشمند، دوباره به سمت سهام حرکت خواهند کرد.
وی در ادامه گفت: در یک تا یکونیم سال گذشته شاهد تغییر جهت نقدینگی به سمت بازارهایی بودهایم که ریسک کمتری دارند یا بازدهی مازاد و مطمئنتری برای سرمایهگذاران فراهم میکنند. به همین دلیل، صندوقهای با درآمد ثابت و بهویژه صندوقهای کالایی از جمله صندوقهای طلا با استقبال قابلتوجهی مواجه شدهاند. طی این مدت، تعداد صندوقهای طلا تقریباً دو برابر شده و ارزش دارایی تحت مدیریت (AUM) آنها نیز رشد چشمگیری داشته است. این روند نشاندهنده تغییر ترجیح سرمایهگذاران در شرایط پرریسک کنونی به سمت ابزارهایی است که امنیت و بازدهی نسبی بالاتری برایشان فراهم میکند.
بیشتی بخوانید: اوراق اختیار فروش تبعی؛ ابزار حیاتی حمایت از بازار سرمایه
تأثیر مکانیزم ماشه بر بازار سرمایه
علیمحمدی به موضوع مکانیزم ماشه یا اسنپبک پرداخت و اظهار کرد: بهطور ساده، مکانیزم ماشه به معنای بازگشت تحریمهایی است که پیش از سال ۲۰۱۵ و پیش از اجرایی شدن برجام وجود داشت. اجرای این سازوکار بهطور طبیعی فشار سنگینی بر فضای کسبوکار شرکتهای صادراتمحور خواهد داشت، چراکه بازارهای هدف خارجی آنها با محدودیت بیشتری مواجه میشود.
وی ادامه داد: با این حال، تجربه نشان داده است که این نخستین بار نیست که شرکتهای ایرانی با تحریم روبهرو میشوند یا بخشی از بازارهای خود را از دست میدهند. قطعاً اجرای مکانیزم ماشه در کوتاهمدت منجر به ریزش بازار سرمایه و کاهش قیمت سهام خواهد شد، اما در میانمدت و بلندمدت، بازار مسیر تعادلی خود را پیدا میکند و قیمتها به سمت سطوح منطقیتر بازمیگردند.
ضرورت بازسازی اعتماد در بازار سرمایه
میثم علیمحمدی به موضوع اعتماد در بازار اشاره کرد و گفت: اعتماد یک مسئله خطی و ساده نیست که صرفاً با اصلاح یک بخش مانند ریزساختارهای بازار یا بهبود روابط سیاسی با دیگر کشورها بازگردد. اعتماد در بازار سرمایه متأثر از طیف گستردهای از عوامل اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی است.
وی ادامه داد: در بسیاری مواقع رفتار سرمایهگذاران حقیقی در بازار بدون ارتباط مستقیم با متغیرهای سیاسی یا اقتصادی، باعث افزایش التهاب میشود. از این رو، بازسازی اعتماد مستلزم مجموعهای از اقدامات است؛ از جمله پیشبینیپذیر کردن شاخصهای کلان اقتصادی و ایجاد بستر مناسب برای سرمایهگذاری. سرمایهگذار باید بتواند نسبت به آینده شرکتی که سهام آن را میخرد یا اوراقی که روی آن سرمایهگذاری میکند، چشمانداز روشنی داشته باشد و این موضوع اهمیت بالایی در بازگشت اعتماد به بازار دارد.
تأکید بر ضرورت پیشبینیپذیری اقتصاد و رفع موانع داخلی شرکتها
علیمحمدی بر اهمیت پیشبینیپذیری اقتصاد برای بازگشت اعتماد سرمایهگذاران تأکید کرد و گفت: برای ایجاد شرایط پایدار در بازار سرمایه، باید عوامل اقتصادی و سیاسی در نقطهای از ثبات و تعادل قرار گیرند تا اقتصاد قابل پیشبینی باشد. تنها در چنین شرایطی است که سرمایهگذاران میتوانند با اطمینان بیشتری تصمیمگیری کنند.
وی افزود: علاوه بر متغیرهای کلان، موانع داخلی شرکتها و صنایع نیز فشار زیادی بر بازار وارد میکند. مشکلاتی نظیر قیمتگذاری دستوری، یا مطالباتی که بسیاری از شرکتها از دولت دارند، اما امکان وصول نقدی آن فراهم نیست، از جمله چالشهای جدی هستند. این مسائل ارتباط مستقیمی با تحریمها یا سیاست خارجی ندارند، بلکه به سازوکارهای مالی داخلی و روابط شرکتها با ذینفعان بازمیگردند.
نقش نرخ بهره و ابزارهای سازمان بورس در بازگشت اعتماد به بازار
میثم علیمحمدی کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اهمیت نرخ بهره در ایجاد تعادل در بازارها اظهار کرد: بانک مرکزی بهعنوان متولی اصلی باید نرخ بهره را در یک نقطه تعادلی قرار دهد تا سرمایهگذاران انگیزه لازم برای ورود به بازار سرمایه را پیدا کنند. نرخ سود بانکی اگر در شرایط نامتعادل باشد، جذابیت سرمایهگذاری در سهام کاهش یافته و سرمایهها به سمت بازارهای کمریسکتر سوق پیدا میکند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: اعتماد به بازار تنها با رفع موانع سیاسی یا اقتصادی به دست نمیآید، بلکه طیفی از عوامل باید همزمان عمل کنند. در این میان سازمان بورس و نهادهای ناظر نقش مهمی دارند. طراحی ابزارهای نوین سرمایهگذاری، ایجاد بازارهای متنوع و فراهم کردن امکان تنوعبخشی به پرتفوی میتواند فضای سرمایهگذاری را برای فعالان بازار مطمئنتر و جذابتر سازد.
نبود ابزارهای کنترلی بحران در بازار سرمایه
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به یکی از ضعفهای ساختاری بازار سرمایه ایران گفت: یکی از مشکلات جدی بازار ما این است که در شرایط بحرانی ابزارهای کنترلی مناسبی در اختیار نداریم. بهعنوان نمونه، در جریان جنگ ۱۲ روزه یا برخی رخدادهای سیاسی پیشین، بازار واکنشهای شدیدی چه در سمت مثبت و چه در سمت منفی نشان داد، اما سازوکاری برای مدیریت این بحرانها وجود نداشت.
وی افزود: در چنین شرایطی تنها راهکاری که بهکار گرفته شد تعطیل کردن بازار بود، در حالیکه این اقدام خود معایب بزرگی دارد. مهمترین آسیب آن، نادیده گرفتن نقدشوندگی بازار است؛ اصلیترین ویژگی بازار سرمایه همین نقدشوندگی است و وقتی با تصمیمات دستوری جلوی آن گرفته میشود، ریسکی تازه به سرمایهگذاران تحمیل خواهد شد. این پیام را به فعالان میدهد که هر زمان بحران رخ دهد، بازار به جای مدیریت درست، بسته خواهد شد.
توقف بازار آخرین گزینه نهاد ناظر باشد
وی با تأکید بر لزوم طراحی ابزارهای کنترلی برای مدیریت شرایط بحرانی اظهار داشت: فقدان این ابزارها عملاً نقطه مقابل اعتماد سرمایهگذاران به بازار است. اگر بررسی کنیم، تقریباً همه مؤلفههای بازار به موضوع اعتماد بازمیگردند و برای تقویت آن باید به مطالعات تطبیقی کشورهای همسطح ایران توجه شود؛ کشورهایی که سازوکارهای مشخصی برای چنین شرایطی طراحی کردهاند.
علیمحمدی افزود: در حوزه توقف معاملات، عمده توصیههای نهادهای بینالمللی این است که بستن بازار باید آخرین گزینه نهاد ناظر باشد. ابزارهای متنوع دیگری میتوانند برای کنترل بحران به کار گرفته شوند، اما توقف معاملات بهدلیل خدشه به نقدشوندگی بازار تنها در شرایط بسیار خاص باید استفاده شود. حفظ جریان نقدشوندگی در هر سطحی اولویت اصلی بازار سرمایه است.
اعتماد سرمایهگذاران، موضوعی پیچیده و چندبعدی است
میثم علیمحمدی با تأکید بر اهمیت اعتماد در بازار سرمایه بیان کرد: اعتماد یک موضوع خطی نیست و بسیار پیچیده و تأثیرگذار است. نهاد ناظر باید تمامی عوامل مؤثر بر اعتماد را بررسی و با صنایع مختلف ارتباط برقرار کند.
وی افزود: در سازمان بورس و اوراق بهادار، طی دو تا سه سال اخیر واحدی با عنوان ارتباط با صنعت یا میز صنعت ایجاد شده است که به صورت ادواری با ناشران هر صنعت بورسی جلسه برگزار میکند تا مشکلات و موانع موجود در صنایع مختلف احصاء و با واحدهای متولی سازمان بورس برای رفع آنها هماهنگی شود. این اقدام میتواند نقش مهمی در افزایش اعتماد سرمایهگذاران ایفا کند.
پایان مطلب





