توسعه متوازن زنجیره فولاد و سرمایهگذاری در زیرساختها؛ محور استراتژی ۵ ساله "ومعادن"

به گزارش بورس نیوز، محمدحسین قائمیراد، معاون برنامهریزی، بودجه و نظارت بر امور شرکتهای هلدینگ توسعه معادن و فلزات، در گفتوگوی تفصیلی به تشریح استراتژی کلان، مدل سرمایهگذاری و مکانیسمهای مدیریت ریسک این هلدینگ پرداخت. آنچه در ادامه میخوانید مرور جامعی بر ابعاد مختلف این نقشه راه است.
معاون برنامهریزی، بودجه و نظارت بر امور شرکتهای هلدینگ توسعه معادن و فلزات، در آغاز این گفتوگو به تشریح استراتژی کلان این هلدینگ در حوزه معادن برای ۵ سال آینده پرداخت و گفت: ماموریت اصلی ما، توسعه بخش معدن کشور از طریق سرمایهگذاری تخصصی در تمام حلقههای زنجیره ارزش معادن و صنایع معدنی است. این استراتژی، یک مدل دوسویه است؛ از یکسو، اهداف کلان توسط هلدینگ مادر تدوین میشود و نقش شرکتهای تابعه در تحقق این اهداف تعیین میگردد و از سوی دیگر، نظرات و تخصص مدیران و کارشناسان شرکتهای تابعه نیز در تدوین راهبردها لحاظ میشود تا از موازیکاری جلوگیری شود.
وی با اشاره به تمرکز استراتژی هلدینگ بر سه محور «تکمیل زنجیره ارزش»، «برقراری توازن در زنجیره فولاد» و «بهینهسازی پورتفوی سرمایهگذاری»، مراحل اجرایی این راهبرد را به شرح زیر برشمرد:
– توسعه بالادست (اکتشاف و استخراج): سرمایهگذاری برای اکتشاف در پهنههای جدید به منظور تأمین پایدار مواد اولیه.
– توسعه پاییندست: سرمایهگذاری در پروژههای کلیدی مانند واحدهای فولاد کردستان، آرتاویل و اقلید.
– توسعه زیرساختها: سرمایهگذاری در شرکتهایی مانند «پویا انرژی» برای تأمین برق پایدار صنایع و نیز شرکت «همراه، جاده، ریل، دریا» برای تکمیل زیرساختهای حملونقل تخصصی در بخش معدن و صنایع معدنی کشور.
– بهینهسازی پورتفوی: ایجاد توازن میان ریسک و بازدهی با نگاه همافزا میان حوزههای مختلف کسبوکار.
قائمیراد افزود: در تدوین این راهبردها، چالشهای جهانی از جمله تحریمها و محدودیتهای تأمین مواد اولیه بهویژه کمبود سنگآهن نیز مدنظر قرار گرفته است تا مسیر توسعه پایدار و مقاوم در برابر تغییرات فراهم شود.
تعادلبخشی بین پروژههای کوتاهمدت و بلندمدت
معاون برنامهریزی، بودجه و نظارت بر امور شرکتهای ومعادن، در پاسخ به این سوال که چگونه بین پروژههای کوتاهمدت سودآور و بلندمدت استراتژیک تعادل برقرار میکنید؟، گفت: این سوال دقیقاً به قلب فلسفه وجودی و استراتژی سرپرستی یک هلدینگ سرمایهگذاری موفق اشاره دارد. برقراری این تعادل، هنر اصلی مدیریت در مجموعهای مانند شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات است؛ سیاست ما، بهینهسازی پورتفو با نگاهی جامع به ریسک، بازده و همافزایی است.
وی چارچوب این تعادلبخشی را به شرح زیر تشریح کرد:
– تأمین منافع کوتاهمدت سهامداران (پروژههای سودآور): به عنوان یک شرکت سهامی عام، ما در قبال سهامداران خود مسئول هستیم و باید بازدهی مناسبی را در بازههای زمانی کوتاه و میانمدت ایجاد کنیم که این امر از طریق سرمایهگذاری در شرکتهای بالغ و سودده زنجیره که دارای حاشیه سود پایدار هستند (مانند شرکتهای بزرگ معدنی و فولادی) و همچنین مدیریت نقدینگی و سرمایهگذاری در فرصتهای جذاب بازار سرمایه محقق میشود؛ سودی که از این محل شناسایی میشود، نقدینگی لازم برای پرداخت سود سهام (DPS) و همچنین منابع مالی برای سرمایهگذاریهای آتی را فراهم میکند.
– سرمایهگذاری در آینده صنعت: با تزریق منابع به پروژههای بلندمدت و استراتژیک مانند فعالیتهای اکتشافی و تکمیل زنجیره ارزش که ضامن توسعه آینده کشور خواهند بود.
مدلهای متنوع تأمین مالی پروژهها
در پایان این بخش، قائمیراد مدلهای رایج تأمین مالی پروژههای معدنی را برشمرد که ترکیبی هوشمندانه از روشهای مختلف است:
وام بانکی: برای فاز بهرهبرداری یا توسعه، با وثیقه ذخایر، تجهیزات یا سهام شرکت پروژه.
فاینانس صادراتی: تأمین مالی خرید تجهیزات از طریق آژانسهای اعتبار صادراتی.
اوراق بدهی و صکوک: مانند صکوک اجاره یا مرابحه برای جذب منابع از بازار سرمایه.
صندوق توسعه ملی: کاهش فشار نقدی در مراحل اولیه برای بهره برداری از پروژه.
سرمایهگذاری مستقیم هلدینگ یا سهامداران اولیه برای فاز اکتشاف.
جذب Private Equity یا سرمایهگذاران مالی در فاز توسعه.
عرضه عمومی سهام (IPO): افزایش شفافیت و تأمین منابع برای طرحهای توسعه.
تشکیل شرکت پروژه که بازپرداخت بدهی صرفاً از جریان نقدی پروژه انجام میشود.
ترکیب بهینه این مدلها به مرحله پروژه، ریسک بازار، و چارچوب قانونی بستگی دارد و هدف آن کاهش هزینه سرمایه و افزایش جذابیت پروژه برای سرمایهگذاران است.



