جایی که سود تولید، مستقیماً با زندگی میلیونها نفر پیوند میخورد/ چگونه فولاد مبارکه بحرانها را به ثروت ملی تبدیل میکند؟
به گزارش بورس نیوز، در سالی که صنعت فولاد ایران زیر فشار همزمان تحریم، ناترازی انرژی و افزایش بیسابقه هزینههای تولید نفس میکشد، فولاد مبارکه در ۹ ماهه ۱۴۰۴ توانست روایت متفاوتی بسازد؛ روایتی که صرفاً از اعداد و آمار نمیگوید، بلکه از تابآوری صنعتی، خلق ارزش اجتماعی و پیوند اقتصاد تولید با اعتماد عمومی سخن میگوید.
هر تن فولاد تولیدشده، نهتنها محصولی صنعتی، بلکه نمادی از امید به رشد اقتصادی در شرایط سخت، پایداری و سهم مردم در موفقیت این صنعت است؛ روایتی که سود آن، فقط در صورتهای مالی ثبت نمیشود و بازتابش را میتوان در زندگی میلیونها ایرانی دید که بهطور مستقیم یا غیر مستقیم با این صنعت پیوند خوردهاند.
رکورد تولید و جهش درآمد
در ۹ ماهه نخست ۱۴۰۴، فولاد مبارکه رکورد تازهای در تولید فولاد خام، تختال و آهن اسفنجی ثبت کرد. تحقق بیش از ۱۰۰ درصدی برنامه تولید تختال و رشد نزدیک به ۱۰ درصدی تولید آهن اسفنجی، در شرایطی رخ داده که محدودیت برق و گاز عملاً بخشی از ظرفیت اسمی صنعت را از مدار خارج کرده است.
در همین بازه، درآمد عملیاتی فولاد مبارکه از ۲۰۳ همت در مدت مشابه سال گذشته به ۲۳۶ همت رسید؛ رشدی بیش از ۱۶ درصد که نشان میدهد این شرکت نهتنها تولید را حفظ کرده، بلکه توانسته فروش و ارزشافزایی را نیز ارتقاء دهد.
این رشد، بیش از آن که حاصل افزایش حجم ساده تولید باشد، نتیجه مدیریت بازار، توسعه صادرات و بهینهسازی سبد محصولات است؛ صادرات تختال با افزایش چشمگیر حجم و رشد قابل توجه درآمد صادراتی، نشان میدهد فولاد مبارکه توانسته در فضای متلاطم جهانی، جایگاه خود را بهعنوان یک نقشآفرین معتبر حفظ کند و از ظرفیتهای بازار بینالمللی برای جبران فشارهای داخلی بهره گیرد.
انرژی؛ گلوگاهی هزینهساز
اما این موفقیت در خلأ رخ نداده است. فولاد مبارکه طی این ۹ ماهه با محدودیتهای سنگین برق و گاز مواجه بوده است؛ محدودیتهایی که نهتنها باعث کاهش تولید بالقوه شده، بلکه هزینه تمامشده را به شدت افزایش داده است؛ افزایش چندبرابری نرخ برق و گاز در سالهای اخیر، مزیت تاریخی صنعت فولاد ایران یعنی دسترسی به انرژی ارزان را تضعیف کرده است.
اگر این محدودیتها وجود نداشت، ظرفیت تولید فولاد مبارکه به مراتب بالاتر میرفت و ایران با خیال راحت میتوانست جایگاه خود را در میان ۱۰ تولیدکننده برتر فولاد جهان تثبیت یا حتی ارتقاء دهد؛ در واقع، ناترازی انرژی نه فقط یک مسئله صنعتی، بلکه یک مانع ژئواقتصادی است که مستقیماً بر سهم ایران از زنجیره جهانی فولاد اثر میگذارد.
سود سهامداران؛ از ترازنامه تا زندگی مردم
افزایش درآمد فولاد مبارکه صرفاً یک موفقیت بنگاهی نیست؛ این رشد، به طور مستقیم به افزایش سود سهامدارانی گره میخورد که بخش بزرگی از آنها مردم عادی جامعه هستند. گیرندگان سهام عدالت که آمار آنها به بیش از ۴۹ میلیون نفر از اقشار عمدتاً کمدرآمد جامعه هستند و همچنین سرمایهگذاران خرد و کلان بورسی که با امید مشارکت در تولید ملی، سهام این شرکت را انتخاب کردهاند، ذینفعان مستقیم این عملکرد هستند.
در شرایط اقتصادی پس از فعال شدن اسنپبک تحریمها، سودآوری یک بنگاه بزرگ صنعتی، حامل پیامی روشن است؛ تولید هنوز میتواند سودآور باشد. پیامی که کارکردی فراتر از اقتصاد دارد؛ زیرا نقدینگی را از بازارهای غیر مولد، سفته بازی و دلالی و سوداگری دور میکند و به سمت سرمایهگذاری مولد هدایت میسازد. فولاد مبارکه در این معنا، نه با شعار، بلکه با عدد و عملکرد، به ابزاری برای سیاستگذاری غیر مستقیم تبدیل شده است.
فولاد مبارکه در شبکه جریانها
اگر با عینک نظریه فضای جریانهای مانویل کاستلز به فولاد مبارکه نگاه کنیم، این مجموعه صرفاً یک کارخانه تولید فولاد نیست؛ بلکه گرهای حیاتی در شبکهای پیچیده از جریانهای انرژی، سرمایه، اطلاعات و کالا به شمار میرود؛ در چنین شبکهای، هر اختلال در جریان انرژی، تنها یک توقف فنی نیست؛ بلکه موجی از اخلال را از خط تولید فولاد تا صنایع پاییندستی، صادرات، ارزآوری و حتی اعتماد سرمایهگذاران به حرکت درمیآورد.
از این منظر، موفقیت فولاد مبارکه در حفظ تولید و ثبت رشد درآمد، به معنای مدیریت هوشمند این جریانهاست؛ مدیریتی که به جای انکار محدودیتها، آنها را تنظیم میکند و بهجای فروپاشی در بحران، به بازآرایی میرسد. تداوم تولید در شرایط ناترازی انرژی، نشان میدهد که این گره صنعتی توانسته جایگاه خود را در شبکه حفظ کند و از قطع شدن جریانها جلوگیری کند؛ امری که در اقتصاد شبکهای امروز، خود یک مزیت راهبردی است.
از ظرفیت تولید تا سرمایه اجتماعی
حرکت فولاد مبارکه به سمت تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر، دقیقاً همان نقطهای است که آلوین و هایدی تافلر از آن بهعنوان گذار به ثروت انقلابی یاد میکنند؛ جایی که دانش، فناوری و تمایز محصول جایگزین منطق صرفِ تولید انبوه میشود. این تغییر، سودآوری را از وابستگی صرف به حجم تولید جدا میکند و تابآوری بنگاه را در برابر شوکهای انرژی، بازار و تحریم افزایش میدهد.
اما این گذار، تنها یک تصمیم فناورانه یا اقتصادی نیست؛ پیامدهای اجتماعی نیز دارد. از منظر نظریه درگاههای دموکراتیک، سهام عدالت خود یک درگاه است؛ درگاهی که اقشار کمدرآمد را به ثروت ملی متصل میکند. فولاد مبارکه، بهعنوان یکی از بزرگترین داراییهای سهام عدالت، در این معنا فراتر از یک بنگاه اقتصادی ظاهر و به نهادی اقتصادی اجتماعی تبدیل میشود؛ جایی که سود تولید، مستقیماً با زندگی میلیونها نفر پیوند میخورد. در این چارچوب، فولاد مبارکه فقط متعلق به سهامداران حقوقی یا فعالان بازار سرمایه نیست؛ بخشی از دارایی جمعی ایرانیان است و موفقیت یا ناکامی آن، بازتابی فراتر از مرزهای کارخانه و ترازنامههای مالی دارد.
بازگشت سرمایه به تولید
عملکرد ۹ ماهه ۱۴۰۴ فولاد مبارکه نشان میدهد که حتی در سختترین شرایط تحریم و ناترازی انرژی نیز میتوان تولید را حفظ کرد، درآمد را افزایش داد و همزمان برای جامعه خلق ارزش کرد. رشد ۱۶ درصدی درآمد، ثبت رکوردهای تازه در تولید و توسعه صادرات، تنها مجموعهای از شاخصهای مالی نیست؛ بلکه حامل پیامی روشن در سطح اقتصاد و اجتماع است؛ سرمایهگذاری در تولید هنوز معنا دارد.
اگر محدودیتهای انرژی با سیاستگذاری عادلانه و هوشمندانه مدیریت شود، فولاد مبارکه میتواند فراتر از یک بنگاه صنعتی عمل کند؛ به الگویی پایدار از اقتصادی مولّد، مردمی و تابآور تبدیل شود. الگویی که نشان میدهد سرمایه مردم، به جای سرگردانی در سوداگری و بازارهای غیر مولد، میتواند به قلب صنعت بازگردد و از دل تولید، امید، ثبات و آینده بسازد.