خواسته شرم آور پدر معتاد از دختر خود
این دختر شکایت خود را چنین شروع کرد:«یونس دستبردار نبود و عاقبت او و مادرش مرا در حالی که همراه پدرم مشغول گدایی بودیم در کنار خیابان خواستگاری کردند و پدرم با خوشحالی جواب بله را گفت و همان شب نیز من و یونس با هم نامزد شدیم».
وی که در حال حاضر در خانه شوهر با با سه برادر و دو خواهر همسرش زندگی می کند ادامه داد:«پدرم اجازه نمیدهد آب خوش از گلویم پایین برود و هر روز برایمان ایجاد مزاحمت میکند. او چند سال پیش به دام موادمخدر افتاد و مادرم را نیز به دلیل تزریق موادمخدر جان خودش را از دست داد و پدرم که با این مصیبت خودش را شکستخورده میدید کارش را رها کرد و در کمتر از 10 سال تمام دار و ندارمان را فروخت و دود کرد و به هوا داد».
شاکی با اعلام اینکه پدرش هر روز به جلوی خانه پدرشوهرش میآید و با ایجاد مزاحمت، مقداری پول میگیرد گفت:«چند روز پیش با اصرار از من خواست به خانه یکی از دوستانش بروم و من هم قبول کرده همراه او رفتم؛ در آنجا وقتی متوجه شدم در ازای تحویل مقداری موادمخدر و برای مقاصد غیراخلاقی من بیچاره را به آنجا کشانده است، اشکم درآمد و فرار کردم».
بنا بر این گزارش با تلاش مسئولان کلانتری اقدامات قانونی لازم در این باره بهعمل آمده است.
گزارش خطا
0 پسندیدم
ارسال نظر
اخبار روز
خبرنامه