مجله حوزه قم طی نامه ای به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ضمن ابراز نگرانی از تجدید حیات متحجران در جمهوری اسلامی درخواست ارائه راهكارهایی برای شناخت و تقابل با این جریان خزنده و خطرناك ضد امام (ره) نمودند .
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ؛ در بخشی از این نامه آمده است : "انقلاب اسلامی را حضرت امام خمینی (ره) روشن اندیشانه ، دقیق و با نگاه نو و تفسیر راهگشا از آموزههای دینی، معماری و بنیانگذاری كرد. در معماری و پایهگذاری این بنای سترگ و كاخِ سر به آسمان سوده، آن چه بیش از هر چیزی نمود و جلوه دارد و نگاهها را به سوی خود میكشد، تفسیر و برداشت نو و سازگار و سازوار با زمان است از آموزههای اسلام.این جریان زلال و نواندیشانه، از آغاز و از آن لَمحهای كه از مشرق جانهای شیفته و مشتاق طلوع میكند، درگاهِ اوجگیری و حركت، هر آن با بازدارندههایی رو به رو میشود كه قویترین و شكنندهترین آنها، جریان كژاندیشانه، متحجرانه و واپسگرایانهای است كه به بسیاری از زوایای حوزههای علمیه دست انداخته و با همة توان در برابر قیامِ بیدارگرانة امام و یاران، همفكران و همراهانِ روشنفكر، نواندیش و پرتلاش او، قد میافرازد و به رویارویی برمیخیزد و همیشه و در همه حال، خنجر آختة خود را زیر گلوی فردافرد این بیدارگران میگذارد."
متن كامل این نامه بدین شرح است :
بسمهتعالی
محضر مبارك حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی، دام عزّه العالی
۱- انقلاب اسلامی را حضرت امام خمینی، دقیق، روشن اندیشانه و با نگاه نو و تفسیر راهگشا از آموزههای دینی، معماری و بنیانگذاری كرد. در معماری و پایهگذاری این بنای سترگ و كاخِ سر به آسمان سوده، آن چه بیش از هر چیزی نمود و جلوه دارد و نگاهها را به سوی خود میكشد، تفسیر و برداشت نو و سازگار و سازوار با زمان است از آموزههای اسلام.
این جریان زلال و نواندیشانه، از آغاز و از آن لَمحهای كه از مشرق جانهای شیفته و مشتاق طلوع میكند، درگاهِ اوجگیری و حركت، هر آن با بازدارندههایی رو به رو میشود كه قویترین و شكنندهترین آنها، جریان كژاندیشانه، متحجرانه و واپسگرایانهای است كه به بسیاری از زوایای حوزههای علمیه دست انداخته و با همة توان در برابر قیامِ بیدارگرانة امام و یاران، همفكران و همراهانِ روشنفكر، نواندیش و پرتلاش او، قد میافرازد و به رویارویی برمیخیزد و همیشه و در همه حال، خنجر آختة خود را زیر گلوی فردافرد این بیدارگران میگذارد.
حضرتعالی در جبهة پرشكوه یاران امام، در بالای هرم قرار دارید و جزو پیشاهنگان و طلایهداران این حركت مبارك، در عرصههای گوناگون، میدانداری میكنید و از آغاز تاكنون، با نظریهپردازیها، تحلیلها و پژوهشهای بسیار، زیباییهای جریان روشناندیشی دینی را نمایاندهاید و در تواناسازی این جریان، تلاشهای گستردهای را انجام دادهاید و اكنون و در این برهه بایسته مینماید كه زوایای این حركت و چگونگی رویارویی این دو جریان، یعنی روشنفكری دینی و ارتجاع را، برای ما و خوانندگان مجلّه و نسل نوخاسته و طلابِ جستوجوگر و حقیقتطلب بشكافید و بفرمایید روشنفكری دینی چیست و دارای چه ویژگیهایی است و از چه جوهر و گوهری برخوردار است كه در گذشته و حال، هم متحجران و بستهذهنان با آن به رویارویی برخاسته و برمیخیزند و هم روشنفكرانِ سكولار و هم قدرتهای جهانی؟
۲- اكنون این نگرانی و دغدغه برای فرزندان انقلاب و اصحاب جریان زلال روشناندیشی دینی وجود دارد كه واپسگرایان، در حال تجدید زمان هستند و پیوسته در حالِ بمباران قلّههای اندیشة امام.
به نظر حضرتعالی، جریان روشناندیشی دینی، در برابر این جریان، كه سخت خطرناك و شكننده است، چه برنامههای راهبردی باید داشته باشد كه هم به تنشها و درگیریهای بازدارنده و اختلافانگیز نینجامد و جریان مقدس انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن آسیب نبیند و هم این جریان، سمج، بازدارنده و خزندة خطرناك، به انزوا رانده شود و از پیشروی و راهیابی سازمان یافته به بدنة انقلاب، باز بماند؟
۳- قوام انقلاب اسلامی، ماندگاری و دامن گستری و دماندن روحِ انگیزاننده و شورانگیز آن به كالبد جامعه، امید دادن به نسل جوان و نوخاسته، بستگی به نگاهِ روشن به دین و آموزههای آن دارد و بیگمان این نگاه در هر دوره و برههای باید به گونهای باشد تا دگرگونی بیافریند. اكنون بفرمایید در این برهه، روشنفكری دینی، از چه درون مایهای باید برخوردار باشد و چه آفاقی را در چشمانداز خود قرار بدهد، تا بتواند شكوهمندانه رایَت دین را برافرازد و پیام اسلام رهاییبخش را به گوشِ جانِ جهانیان برساند؟
۴- روشن است كه اگر روشناندیشان و روشنفكران دقیق اندیش و همهسو نگر میداندار نباشند و جریانِ درخشان و دگرگونی آفرین روشنفكری دینی را در درون انقلاب اسلامی به حركت درنیاورند، جامعه اسلامی و انقلاب، دچار ركود، رخوت و ایستایی میشود و دَمادَم اینان باید اندیشههای نو و روحانگیزانندة روشنفكرانه را به كالبد حركت بِدَمانند، وگرنه حركت از شادابی و پویایی باز میایستد و روح نوگرایی خود را از دست میدهد و به كالبد بیروح دگر میشود، بدون پرتوافكنی و روشنگری. حال بفرمایید برای همه گاه و همیشه بهرهمند شدنِ از اندیشههای نابِ روشناندیشان و روشنفكران و راهبری آنان، چه تدبیرهایی باید اندیشیده شود و چه باید كرد كه در ضمن برخورداری از جهاد زیبایی آفرینهای این جریان و روشنفكران و اندیشههای نو و انگیزاننده، دچار آسیبها و آفتهای روشنفكری رایج نشود؟
۵- در حركت روشنفكرانه، صاحبان فكر و اندیشه باید از چارچوبهای محدود و بسته، خارج شوند و آفاق جدیدی را بگشایند، به گونهای سنتشكنی كنند و با آنچه به نام دین و مذهب در لایههای فكری جامعه رسوخ كرده؛ امّا با معیارهای روشندینی و مذهبی و روحِ ناب شریعت، سازگاری ندارد و سخت بازدارنده است، به رویارویی برخیزند و این حركت، ممكن است با مقاومتهای متعصبانه و ناآگاهانة جریان تحجر، كه امام دلِ پُرخونی از آن داشت، در هر زمانی رو به رو شود و برای گذر از این گردونة سخت گذر، به نظر حضرتعالی، جریان روشنفكری دینی، چه برنامه، سیاست و راهكاریهایی را باید سرلوحة كار خود قرار بدهد؟
۶- جریان روشنفكری در غرب، كه عصر روشنگری را پدید آورد و از اُفق این عصر، خورشید انقلابها و پیشرفتهای شگفتانگیز علمی آن دیار سرزد، چون از دین مایه نمیگرفت و در پرتو هدایتگریهای دین حركت نمیكرد، دچار لغزشهای بزرگ شد و تاریكیهایی آفرید. حال برای این كه جریان روشنفكری در ایران اسلامی، همیشه در خط مستقیم بپوید و از پراكندهگویی و پریشان رفتاری در امان بماند، عالمان دینی و حوزههای دینی در برابر این جریان، چه وظیفهای دارند و روشنفكران پایبند به شریعت محمدی و اسلام ناب، چه باید بكنند كه هم جریان روشنفكری را به نامِ هدایتگری دینی در چارچوب اسلام حركت دادن، از خیزها و خیزشها و توفندگیها، كه لازمة جریان روشنفكری است، باز ندارند و هم ترازمَند و به گونة صحیح و برابر معیارهای شرع، به پیشرفت و پیشتازی و پیشاهنگی آن كمك كنند؟