دكتر حسین عبده تبریزی
حرفه حسابداری به اطلاعات اشخاص و کسبوکارها دسترسی دارد؛ چون حسابدار با این اطلاعات کار میکند، مسوولیت اخلاقی دارد که با استقلال عمل، رازداری، تسلطفنی، صداقت و درستی و بسیاری صفات دیگر در حد اعلاي حرفهای به فعالیت بپردازد. حسابداري سازوكاري است كه اطلاعات موقعيت مالي سازمانها و كسبوكارها را عمدتا به عامه مردم و سرمايهگذاران ارائه ميكند. حسابداري حرفهاي تصوير مالي روشني از كسبوكارها ارائه ميكند و به مديران اجازه ميدهد تصميمات مطمئن اخذ كرده، سرمايهگذاران را از وضع شركتها مطلع نگاه دارند و كسبوكارها را سودآور حفظ كنند.
در راستاي توسعه و خلق ارزش در جامعه، حرفه حسابداري نيازمند صحتعمل و اخلاق است، به ویژه اینکه خدمات حسابداران بيشتر به عامه مردم ارائه ميشود. از این رو حسابداران ميبايد مجموعهاي از موازين اخلاقي را رعايت كنند. اخلاق در حسابداري ضروري ميسازد كه حسابداران دانش و مهارتهاي حرفهاي براي سطح كاري را كه ميخواهند انجام دهند، داشته باشند تا بتوانند به كارفرمایان و مشتريان خود خدمات حرفهاي موثر و كارآمدي ارائه كنند. متاسفانه هنوز در دنيايي زندگي ميكنيم كه در آن ذات اخلاق كه به مفهوم گسترش همبستگي با ساير انسانهاست درك نشده است. هنوز دريافت نشده است كه اخلاق صرفا موضوع مورد علاقه و دلنگراني عامه انسانهاست و سلطه هيچ ابرمردي در پشت آن نهفته نيست. متاسفانه در كشور ما صحبت از اخلاق حسابداري باعث انبساط خاطر عدهاي ميشود؛ حسابداري كه غيراخلاقي نباشد، از نظر آنان، اصلا حسابداري نيست و صرفا دروغ تلقي ميشود. آرتور اندرسن، موسسه حسابداري معروف قرن بیستم، حسابرسي مشكوكي از شركت ورلدكام بهعمل ميآورد و كوركورانه درآمدهاي موهوم و متورم آن را ميپذيرد و از فنون تامين مالي بهاصطلاح خلاقانه آن شركت پرده برنميدارد. نهايتا آن شركت سقوط ميكند و آن بهاصطلاح حسابرسانی را كه ديگر شهرتي برابر با ارزش سهام ورلدكام داشتند، با خود به زير ميكشد.مديرعامل شياد و طماعي همچون برنارد ابررز، با دستكاري حسابها و شناسايي 11 ميليارد دلار درآمد موهوم، سهامداران شركت آمريكايي ورلدكام را در سال 2002 به خاك سياه نشاند و در اين مسير حسابرسان موسسه حسابرسي آرتور اندرسن را در كنار خود داشت. البته آرتور اندرسن، حسابرس شركت، در جریان دادرسی مدير مالي ورلدكام را به مخفيكاري در ارائه اطلاعات متهم ميكرد و تقصير را به گردن شركت ميانداخت. اما نهايتا این دو حسابدار شريف واحد حسابرسي داخلي شركت بودند كه رويههاي فاسد حسابداري شركت را افشا كردند و ابررز را براي 25 سال به زندان فرستادند و باعث شدند غول حسابرسي بزرگ دنيا يعني آرتور اندرسن عملا منحل شود. اين سناريو بارها و بارها طي سالهاي اخير در ايران و جهان تكرار شده است. رسوايي هواپيمايي آمريكا، رسوايي سال ٢٠٠٨ زيمنس، بانك برينگز، لمن برادرز، بانك انگلو آيريش، صندوق سرمايهگذاري مداف، نورتل، گلوبال كراسينگ، بيمه آ.آي.گ، فرديمك و رسوايي شركت انرون نمونههاي افشاشده اين موارد است. رسواييهاي عمده در شركتهايي چون انرون و ورلدكام «اخلاق» را محور كار دستاندركاران حسابرسي قرار داد، چرا که مديران با همكاري حسابداران سالها حسابسازي ميكردند، عايدات را بهاصطلاح مديريت ميكردند، در مورد هزينهها اطلاعات نادرست ميدادند، در مورد درآمدها گزافهگويي ميكردند و سوءاستفاده از وجوه كسبوكارها را مورد غفلت قرار ميدادند، صورتهاي مالي گمراهكننده ارائه ميكردند و با دريافت رشوه و اختصاص پاداشهاي كلان، انجام معامله به اتكاي معاملات نهاني را ممكن ميكردند. هر جامعه متمدن بر ارزشهاي اخلاقي استوار است؛ بدوناخلاق تمدن سقوط ميكند. رعايت موازين اخلاقي توسط كسبوكارها باعث ارتقاي اعتماد عمومي به كالاها و خدمات آنها ميشود. اخلاق بايد آموزش داده شود. مردم با ميل به اخلاقيبودن و رعايت حقوق ديگران و رفاه جامعه به دنيا نميآيند. چنين است كه جوامع حسابداري نيز ضوابط اخلاقي را آموزش ميدهند و رعايت آن را نيز از اعضاي خود ميطلبند. جامعه حسابداري ايران حداقل در 25سال اخير، همواره به مصطفي عليمدد بهمثابه مصداقي از حسابداري اخلاقي تكيه كرده است و او را بهعنوان شاهد و نمونه به حسابداران جوان نشان داده است. در جو آلوده كسبوكار ايران، عليمدد چندان نگران نبود كه بگويد «منِ تنها همه كار نميتوانم بكنم، اما نبايد از كاري كه ميتوانم به تنهايي بكنم غافل شوم.» او شجاعت داشت که نه بگوید؛ شجاعت مقابله با واقعیت را داشت. بهدنبال انجام کاری بود که درست میپنداشت. چنين بود كه بهرغم همه ناملايمات محيطي، بهطور مطلق به اصول و موازين اخلاقي خود در رشته حسابداري پايبند ماند و بهدنبال اين نرفت كه چون همه حوزههاي كسبوكار آلوده است، بايد همراه جريان شود و از اصولش كوتاه آيد، چه رسد به اينكه از آنها عدول كند. در جامعهای که ادای وظیفه دیگر فضیلت تلقی میشود، علیمدد بیمنت بهدنبال ادای وظیفه بود.درگذشت استاد علیمدد دردی جانکاه به جان حسابداران ریخته است و تاثری عمیق در جوامع حسابداری برانگیخته است و این همه نه بهخاطر دهها جلد کتاب حسابداری ارزشمند وی و نه بهدلیل نقش موثر او در تولد نهاد حرفهای حسابداران و نهتنها بهجهت خیل انبوه دانشجویان او و نه ناشی از سهم بیبدیل او در پایهگذاری دانشگاه بلوچستان است و این واقعیت که برای شکلگیری آن نهاد، علیمدد چندین سال از عمر خود را وقف آن دانشگاه کرد. بلکه موقعیت ممتاز او حاصل تعهدات و احساس مسوولیت او در قبال کشور و ایرانیان از گذر رشته حسابداری بوده است. مصطفی علیمدد بالاتر از هرچیز حسابداری اخلاقی بود که عشق خود به ایران و ارتقای موقعیت کشور را به تعهدات و مسوولیتش در قبال دانش حسابداری گره زده بود.