بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۱ - ۰۶:۰۷
کد خبر : ۷۸۱۷۳
ارزش‌گذاري بورس تهران به رقم 100 ميليارد دلار، در زماني كه ارزش ريالي آن 100 هزار ميليارد تومان و ارزش دلار نيز 1000 تومان بود كاملا غير‌كارشناسي
و فاقد هرگونه مبناي علمي و اقتصادي بوده است

دنیای اقتصاد- محبوبه مغاني: اين روزها با اوج گرفتن شاخص بورس اوراق بهادار تهران، از رشد قيمت ارزها و البته دلار به عنوان مهم‌ترين عامل تاثيرگذار بر بازار سهام ياد مي‌شود. تحليلگران بازار سرمايه معتقدند كه بازار سهام اثرات مثبت رشد قيمت دلار بر روي شركت‌هاي بزرگ و صادركننده را پيشخور كرده است. اما آيا به واقع تاثير دلار بر بورس تهران همواره مثبت است؟ آيا تا به حال از خود پرسيده‌ايد كه با دلار تقريبا 3 هزار توماني ارزش دلاري بورس تهران چقدر است؟ آيا رشد قيمت دلار كه رشد سودآوري صادركنندگان بورسي را به عنوان بخش عمده‌اي از بنگاه‌هاي اقتصادي حاضر در بازار سهام در پي داشته است، موجب رشد ارزش دلاري بورس تهران شده يا كاهش؟ زماني كه دلار قيمت‌هايي در سطح هزار تومان را تجربه مي‌كرد و بورس تهران ارزشي برابر با 100 هزار ميليارد تومان، مي‌گفتند بازار سرمايه ما 100 ميليارد دلار ارزش دارد، اما ‌اينك با دلار حدودا
3 هزار توماني، بورس تهران چقدر مي‌ارزد؟ واكاوي ارزش دلاري بورس تهران سوژه‌اي است كه خبرنگار دنياي اقتصاد سعي كرده در گفت‌وگو با كارشناسان خبره بازار پاسخ آن را دريافت كند.
بورس چند ميليارد دلار مي‌ارزد؟
کریمائی مدیر برنامه‌ريزي و توسعه شرکت گسترش نفت و گاز پارسیان در برابر این سوال که در هنگام ارزش 100 هزار ميليارد تومانی بورس تهران، دلار سطوح 1000 تومان يا حتي بالاي 1000 توماني را تجربه مي‌كرد و این امر سبب شد تا برخي ارزش اين بازار را 100 ميليارد دلار عنوان ‌كنند، حال با توجه به نوسان‌هاي اخير ارزها در حال حاضر ارزش دلاري بورس تهران چقدر است؟ گفت: براي پاسخ به اين سوال ذكر چند نكته ضروري است. اولا اينكه بنا به همان دلايلي كه در ادامه به آن اشاره خواهد شد اظهارنظر در خصوص ارزش‌گذاري بورس تهران به رقم 100 ميليارد دلار، در زماني كه ارزش ريالي آن 100 هزار ميليارد تومان و ارزش دلار نيز 1000 تومان بود كاملا غير‌كارشناسي و فاقد هرگونه مبناي علمي و اقتصادي بوده است. به گفته وي، با چنين استدلالي ارزش دلاري بورس تهران با دلار 30000 ريالي، در حال حاضر 44 ميليارد دلار است كه بدون شك چنين نيست. وی معتقد است: از آنجايي كه ارزش بورس تهران بر اساس شاخص ارزش بازار مجموعه شركت‌هاي بورس برآورد مي‌شود و اين شاخص نيز به طور مستقيم با قيمت سهام شركت‌ها در ارتباط است، لذا فاكتور‌هاي تاثيرگذار در قيمت سهام شركت‌ها و ماهيت ارزي و ريالي آنها مي‌تواند در ارزش دلاري بورس تهران تاثيرگذار باشد.
مدیر برنامه‌ريزي و توسعه شرکت گسترش نفت و گاز پارسیان با اشاره به تاثیر ارزش جايگزيني و شاخص سودآوري شركت‌ها به عنوان دو فاکتور اساسی در تعيين قيمت سهام، گفت: مطالعه سهم هر كدام از اين دو شاخص در شرايط فعلي حاكم بر بازار سرمايه ايران براي دستيابي به ارزش دلاري بازار بورس تهران ضروري است. وی در خصوص فاكتور ارزش جايگزينی اظهار كرد: مي‌دانيم كه برخي شركت‌ها Asset Base (نظير پالايشگاه‌ها، پتروشيمي‌ها، خودروسازي‌ها، معدني‌ها) و برخي ديگر Knowledg Base (نظير شركت‌هاي انفورماتيك، خدماتي، بانكي و پيمانكاري) هستند، طبيعي است كه با افزايش نرخ دلار ارزش شركت‌هاي Asset Base افزايش مي‌یابد. اين كارشناس بازار سرمايه همچنین با تاکید بر مشخص شدن برآورد سهم هريك از اين نوع شركت‌ها، اضافه کرد: در حوزه شركت‌هاي Asset Base، سهم ارزي و ريالي دارايي‌هاي اين شركت‌ها متفاوت است. به عنوان مثال شركت‌هاي پالايشگاهي و پتروشيميايي از سهم ارزي بيشتري در دارايي‌هاي خود نسبت به شركت‌هاي سيماني برخوردارند. وی افزود: به نظر من به خصوص در شرايط فعلي بازار ارز، رشد
بي‌سابقه شاخص بورس تهران تا حدود زيادي ناشي از رشد ارزش دارايي‌هاي شركت‌هاي با بنيان‌هاي ارزي است. به هر ترتيب در حال حاضر به طور دقيق امكان برآورد ارزش دلاري بورس تهران بدون مطالعاتي كه ذكر كردم وجود ندارد. وی ضمن اعتقاد به افزایش ارزش واقعي دلاري بورس تهران، برای روشن‌تر کردن این مساله با ذكر يك مثال این سوال را مطرح کرد كه با رشد نرخ تسعير دلار ارزش واقعي پالايشگاه تبريز (به عنوان يك شركت بورسي) افزايش يافته يا كم شده است؟
مدیر برنامه‌ريزي و توسعه شرکت گسترش نفت و گاز پارسیان در توضيح بيشتر تاثير نوسانات نرخ ارز بر ارزش بورس و شركت‌هاي بورسي، ابراز كرد: اساسا نوسانات نرخ ارز تاثير نامناسبي بر ساختار اقتصادي كشور و اجزاي مختلف آن خواهد داشت. خيلي مهم نيست كه نرخ ارز چه باشد، به هرحال نرخ ارز هم تا حدود زيادي متاثر از مكانيزم عرضه و تقاضا و سطح عمومي قيمت‌ها در اقتصاد است و هرچه واقعي‌تر باشد، منافع بلند‌مدت اقتصادي را بيشتر تامين خواهد کرد. وی نکته قابل اهمیت را برخورداری نرخ ارز از يك ثبات نسبي در يك دوره معين عنوان کرد.
ارزش جايگزيني را دريابيد
کریمائی در برابر این سوال که در حالي كه افزايش شديد نرخ دلار هزينه راه‌اندازي واحدهاي توليدي را بالا برده است؛ پس چرا در شرايط كنوني متغير مهمي همچون ارزش جايگزيني شركت‌ها شفاف‌سازي نمي‌شود تا بتوان برآورد دقيق‌تري از ارزش شركت‌هاي بورسي يا ارزش بازار سرمايه داشت؟ اظهار كرد: به نظر من هميشه در بازار سرمايه كشور به اين نكته بسيار مهم كم توجهي شده است. البته شفاف‌سازي در خصوص اصلاح ارزش جايگزيني شركت‌ها، هزينه‌هاي زيادي را به شركت‌ها تحميل مي‌كند و شركت‌ها به همين دليل تمايلي براي اين كار نشان نمي‌دهند. از اين رو، لازم است تا تدابير مناسبي از سوي مسوولان در اين خصوص انديشيده شده تا امكان به‌روز‌رساني ارزش شركت‌ها با كمترين هزينه ميسر شود. اين كارشناس در مورد ارزش فرابورس و تاثير پذيرش شركت‌هاي جديد در اين بازار هم عنوان کرد: بدون شك توسعه بازارهاي جديدي نظير فرابورس براي حضور هرچه بيشتر شركت‌ها در بازار سرمايه، در رشد اين بازار و ارزش آن كاملا تاثير‌گذار است، ولي دو نكته اساسي بايد مورد توجه قرار گيرد.
وی يكي از این نکات را ايجاد جاذبه‌هاي جديد براي شركت‌ها به جهت ورود به بازارهاي سرمايه و دومی را بستر‌سازي مناسب و تنظيم مقررات كارآمد در بازارهاي اوليه اي نظير فرابورس عنوان کرد. او به طور كلي به جز چند مورد، عملكرد فرابورس را در رشد بازار سرمايه كشور غيرقابل انكار توصیف کرد.
کریمائی در مورد میزان سهم بورس از توليد ناخالص ملي و اهمیت اين متغير براي اهالي اقتصاد هم اظهار داشت: مهم‌ترين و واضح‌ترين دليل اهميت بورس از ديدگاه اقتصادي، حضور سرمايه‌ها و منابع مالي و نقدينگي در گردش اقتصاد يك كشور در يك بازار متشكل و در خدمت توليد و سرمايه‌گذاري است كه در غير اين صورت كنترل اين منابع مالي علاوه بر اينكه براي اقتصاد كشور هزينه خواهد داشت، باعث عدم تعادل در بخش‌هاي ديگري از اقتصاد خواهد شد.
سايه روشن تاثيرگذاري ارز بر بورس
افزون بر اين، مسلم پیمانی رییس اداره نظارت بر بازار سازمان بورس نیز در مورد ارزش دلاری فعلی بورس تهران گفت: پاسخ به این سوال به دلیل اینکه نرخ ارز برای اشخاص مختف گوناگون است، چندان واضح نیست. برای نمونه برای اشخاصی که دسترسی به نرخ مرجع دلار 1226 تومانی دارند با اشخاصی که با نرخ اتاق مبادلات ارزی معاملات خود را انجام می‌دهند، این ارزش متفاوت خواهد بود. وی ادامه داد: همچنین نرخ آزاد نیز به دلیل عدم شفافیت کافی و در ضمن نوسانات شدید روزانه چندان قابل اتکا برای محاسبه ارزش بازار به دلار نیست. او در‌خصوص تاثير نوسانات نرخ ارز بر ارزش بورس و شركت‌هاي بورسي، تاثیر قیمت ارز بر ارزش سهام شرکت‌های بورسی را به یک تیغ دو لبه تشبیه کرد و گفت: از یک سو افزایش قیمت ارز می‌تواند منجر به پیامدهای مثبتی برای شرکت‌ها شود و از سویی دیگر ممکن است، اثرات منفی برای آنها به همراه آورد. وی درخصوص اثرات مثبت، به افزایش ارزش فروش شرکت‌های صادراتی اشاره کرد که افزایش قیمت محصولات داخلی
بر اساس افزایش نرخ ارز و در نتیجه بالا رفتن فروش شرکت‌های داخلی، افزایش ارزش جایگزینی شرکت‌هایی که تاسیس شرکت مشابه آنها نیازمند وارد نمودن قطعات خارجی است، را به دنبال دارد. وی در مورد تاثیرات منفی اين رخداد نیز گفت: خروج نقدینگی از بازار بورس به بازار رقیب یعنی ارز در كنار افزایش هزینه‌های تولید شرکت‌های وابسته به مواد و قطعات وارداتی از جمله تاثيرات منفي رشد نرخ ارز است. پیمانی ادامه داد: در تحلیل مثبت یا منفی اثرات ارز بر فروش، هزینه‌ها و سودآوری شرکت‌ها باید به این نکته نیز توجه داشت که اثرات مثبت افزایش نرخ ارز بر برخی از شرکت‌ها و اثرات منفی آن بر دیگر شرکت‌ها، اثرات متقارنی نیست، به این معنی که با توجه به ساختار مالی و عملیاتی شرکت‌های مختلف (از قبیل نسبت بدهی شرکت، حاشیه سود آن و ...)، این اثرات در شرکت‌های مختلف متفاوت خواهد بود. وی اضافه کرد: چه بسا برای نمونه تاثیر مثبت افزایش نرخ ارز در یک شرکت بسیار بیشتر از اثر منفی آن در شرکت دیگر باشد که برای نتیجه‌‌گیری کلی در مورد اثر نرخ ارز بر کل بازار، باید برآیند تمامی این عوامل بر بازار را مورد بررسی قرار داد. وی یاد‌آور شد: به طور تجربی می‌توان دریافت که اثر تغییرات نرخ ارز در افق‌های زمانی مختلف بر بازار بورس متفاوت است. برای نمونه یک شوک مثبت ارزی در همان روز اعلام شوک مورد اشاره تا حدی موجب خروج سرمایه‌گذاران با افق دید بسیار کوتاه‌مدت و در نتیجه کاهش شاخص‌های بورسی شده و در افق‌های دید بلندمدت‌تر با توجه به تحلیل‌های ارائه شده درخصوص اثرات مثبت شوک مزبور بر سودآوری شرکت‌ها، باعث اقبال بازار به برخی شرکت‌های در روزهای بعد از شوک و در نتیجه بازگشت شاخص‌ها به مسیر صعودی مي‌شود.
ارزش جايگزيني را خود بازار تحليل كند
این مقام مسوول در بازار سرمایه نيز در برابر این سوال که افزايش شديد نرخ دلار هزينه راه‌اندازي واحدهاي توليدي را بالا برده است؛ پس چرا در شرايط كنوني متغير مهمي همچون ارزش جايگزيني شركت‌ها شفاف‌سازي نمي‌شود تا بتوان برآورد دقيق‌تري از ارزش شركت‌هاي بورسي يا ارزش بازار سرمايه داشت؟ این انتقاد را کاملا صحیح دانست و ادامه داد: ولی نباید انتظار داشت این قبیل تحلیل‌ها از سوی سازمان یا شرکت بورس انجام گیرد.
وی که بدنه تحلیل‌گیری در بازار سرمایه ایران را فاقد رشد کافی می‌‌داند، ادامه داد: این قبیل تحلیل‌ها نیز بر عهده شرکت‌های تحلیل‌گیری و مشاوره است که تعداد آنها انگشت‌شمارند. عدم ارائه تحلیل‌های قوی به بازار به تدریج موجب مي‌شود سرمایه‌گذاران به افق‌های دید کوتاه‌مدت و معاملات مبتنی بر شایعات و احساسات روی بیاورند که این خود موجب کاهش تقاضا برای تحلیل در بازار مي‌شود. رییس اداره نظارت بر بازار با تاکید برلزوم شکسته شدن این دور باطل با ورود قوی شرکت‌های جدید در این زمینه، بسترهای مقرراتی مربوطه را مهیا دانست.
بر این اساس این امر همت بخش خصوصی و جامعه سرمایه‌گذاران حرفه‌ای و دانشگاهی را می‌طلبد. وی پيش‌بيني پنج برابری ارزش بورس تهران در سال 95 را نیازمند اطلاعات دقیق تری در این مورد دانست و افزود: تا زمانی که مفروضات لازم این اطلاعات در دسترس نباشد، نمی‌توان در مورد دست‌یافتنی بودن یا نبودن یک پیش‌بینی اظهارنظر کرد. وی در مورد ارزش فرابورس و تاثير پذيرش شركت‌هاي جديد در اين بازار هم انعطاف‌پذیری فرابورس در شرایط مختلف را به عنوان یکی از مزیت‌های فرابورس نسبت به بورس نام برد که در تمام دنیا نیز OTC ها همین گونه‌اند. پیمانی اظهار داشت: خوشبختانه مدیران فرابورس نیز در ایجاد و رشد آن، این نکته را در بدنه فرابورس جا انداخته‌اند؛ برای مثال اثر این امر را می‌توان در تنوع بالای ابزارهای مالی مورد معامله در فرابورس و بازارهای مختلف و گوناگون آن دید. لذا معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد مانند ارزش بازار و تعداد شرکت‌های پذیرش شده در فرابورس به تنهایی پاسخگو نخواهد بود. وی ادامه داد: برای مثال بسیاری از شرکت‌ها اصلا در فرابورس پذیرش نمی‌شوند، ولی امکان معامله سهام آنها به صورت یک روز خاص یا دائمی فراهم است. پس نباید برای بررسی عملکرد فرابورس تنها به ارزش بازار آن اکتفا کرد. او تصریح کرد: با این حال با توجه به اینکه معیارهای پذیرش در فرابورس نسبت به بورس ساده‌‌تر است به نظر می‌رسد در آینده تعداد شرکت‌های پذیرفته و عرضه شده در این بازار قابل توجه بوده (مانند پالایش نفت تهران، قند چهار محال، صنعت روی زنگان و ...) و شاهد رشد بالای ارزش بازار فرابورس باشیم. پيماني پيشی گرفتن ارزش فرابورس تا سال 92 از بورس را نیازمند شرط موفقیت فرابورس در به سرانجام رساندن برنامه‌های جدید مانند گسترش بازار مذاکره‌ای، پذیرش شرکت‌های زیر‌مجموعه نهادهای دولتی و غیردولتی، ورود اوراق بهادار با درآمد ثابت جدید مانند اوراق رهنی و... عنوان کرد.
سهم بورس از GDP...؟
وی همچنین درخصوص سهم بورس از توليد ناخالص ملي، از ایجاد امکان مقایسه بین اندازه بازار سرمایه یک کشور با اندازه اقتصاد آن کشور به عنوان یکی از علل اصلی اهمیت این متغیرنام برد و برای نمونه گفت: شاید ارائه عددی مانند 1300 هزار میلیارد ريال به عنوان ارزش حدودی بورس برای یک سرمایه‌گذاری به خصوص خارجی چندان معنی‌دار نباشد. رییس اداره نظارت بر بازار ادامه داد: ولی زمانی که این ارقام نسبت به متغیر دیگری که حاکی از حجم اقتصاد یک کشور است (مثل تولید ناخالص ملی) بیان مي‌شود، اطلاعات بیشتر و بامعنی‌تر را به شنونده انتقال می‌دهد. وی همچنین از دیگر کاربردهای این نسبت، به ارائه معیار برای اندازه‌گیری اهمیت بازار سرمایه در اقتصاد یک کشور اشاره کرد. به گفته وی، مقایسه این نسبت با سایر کشورها به سادگی از طریق اطلاعات ارائه‌شده در پایگاه‌های اطلاعاتی مختلف مانند بانک جهانی (World Bank) امکان‌پذیر است. در این پایگاه داده درصد ارزش بازار هر کشور نسبت به تولید ناخالص داخلی (و به طور تقریبی تولید ناخالص ملی) وجود دارد. وی با اشاره به متفاوت بودن این رقم در کشورهای مختلف، اضافه کرد: به طور کلی در کشورهایی که به اصطلاح مبتنی بر بازار سرمایه‌‌اند (Capital Market Based – مانند ایالات متحده آمریکا)، این رقم بالا (بعضا بیش از 100 درصد) و در کشورهای مبتنی بر بانک (Bank Based - مانند آلمان)، کمتر است. اگرچه در بین کشورهای توسعه یافته از هر دو دسته می‌توان مثال‌هایی یافت، ولی به طور کلی بیشتر کشورهای توسعه یافته، کشورهای مبتنی بر بازار سرمایه‌‌اند.
همچنین بر اساس پایگاه اطلاعاتی مورد اشاره، این نسبت برای ایران در سال 2007 در حدود 16 درصد بوده که تا سال 2009 تا بیش از 19 درصد رشد داشته است. وی مقدار دقیق این رقم را در حال حاضر مشخص ندانست، اما پیش‌بینی کرد که به طور تقریبی به بیش از 23 درصد رسیده باشد. به گفته وي، رشد این نسبت در دوره‌های گذشته قابل توجه بوده است، ولی همچنان نیازمند رشد هرچه بیشتر این نسبت هستیم.


اشتراک گذاری :
ارسال نظر