عليرضا باغاني- روز سهشنبه هفته جاري 5 درصد از سهام هلدينگ خليج فارس براي دومين بار در بورس اوراق بهادار تهران عرضه ميشود. اين عرضه به دليل ارزشگذاري بالاي شركت (تامين سرمايهها در ارزشگذاري اين شركت به اعدادي بين 14 تا حدود 20 هزار ميليارد تومان رسيدهاند) بزرگترين و البته مهمترين عرضه تاريخ 47ساله بازار سرمايه به شمار ميرود.
پيش از اين برنامه عرضه هلدينگ پتروشيمي خليج فارس در سال 91 تاثير زيادي بر روند فعاليت بازار سرمايه داشت، تا جايي كه در روزهاي پاياني سال 91 موجب در پيش گرفته شدن سياست تجهيز نقدينگي از سوي فعالان بازار سرمايه براي حضور در اين عرضه بزرگ شده بود، بماند كه در نهايت عرضه سهام در قيمتي خلاف انتظار معاملهگران، فرصت انجام بزرگترين عرضه تاريخ بازار سرمايه در سال 91 را از معاملهگران گرفت.
اما حدود يك ماه از آن روز ميگذرد و خصوصيسازي خيز دوبارهاي براي فروش 5 درصد از سهام اين شركت برداشته است. بدون شك تاثير اين عرضه بر روند بازار را نميتوان كتمان كرد، اما از سوي ديگر معاملهگران نگران قيمت سهام اين شركت هستند و همچنين نظرات و پرسشهايي داشتند كه لازم است فروشنده سهام به آنها توجه كند.
مهمترين دغدغه بازار، استناد خصوصيسازي به ارزشگذاري سهام و عرضه سهام بر همان مبناست. حال آنكه در عرضههاي دولتي براي اين كه خريداران سهام فرصت كسب بازدهي لازم را داشته باشند و همچنين انگيزه لازم را، به طور معمول سهام شركتها با قيمتهايي معادل 60 تا 70 درصد ارزش واقعي آن بنگاه اقتصادي عرضه ميشود تا اصطلاحا جا براي رشد داشته باشد. اين در شرايطي است كه درباره هلدينگ خليج فارس گفته ميشود كه اساسا عرضهكننده سهام طبق ضوابط موجود ميتواند تنها 10 درصد پايينتر از قيمت پيشنهادي قبلي سهام اين شركتها به فروش برساند و عرضه سهام در نرخهاي كمتر نيازمند مصوبه جديد هيات عالی واگذاري و البته تجدید نظر در ارزشگذاري قبلی شركت است.
رخدادهايي كه با توجه به محدوديت زماني موجود نميتواند براي عرضه دوباره سهام «وفارس» در بورس، رقم بخورد.
اما يكي از دلايل شكست عرضه اوليه قبلي هلدينگ خليج فارس انتشار اطلاعيههاي مربوط به متمم بودجه و انتقال مسووليت بدهيها به شركت بود. خيلي از كارشناسان اين دو گزارش را يكطرفه ميدانند؛ اين كه هيات مديره شركت چطور اين تعهدات را پذيرفته است؟ همچنين اين احتمال كه براي سالهاي بعد سهامداران شركت درگير اقدامات مديران در قبول چشم بسته اين قراردادها خواهند بود؟ ديگر دغدغه بازار درباره «خليج فارس» است.
از سوي ديگر درباره «خليج فارس» اعلام شده كه هرگونه بدهي كه در آينده نيز از سوي دولت به شركت اعلام شود بايد توسط آن پرداخت شود،در اینجا این پرسش به وجود می آید که آيا اساسا حجم بدهيهای شركت مشخص است؟ و با وجود ابهام در این متغیر مهم، اصولا این شركت چگونه قيمتگذاري شده است؟
پرسش دیگر این که اين شركت صدها ميليارد تومان بدهي مالياتي پرداخت نشده دارد و اگر اين بدهيها بخشيده نشود، چگونه شركت اين بدهيها را باید بپردازد؟همچنين مشخص نيست كه اين شركت در سالهاي 91 و 92 با اين همه بند حسابرسي،آیا ميتواند امكان تقسيم سود داشته باشد یا...؟
افزون بر این، هلدينگ خليج فارس قبول كرده است، بهاي خوراك مورد مصرف براي محصولات صادراتي را ارزي پرداخت كند كه مشخص نيست اين امر چه تاثيري ميتواند روي درآمدهاي شركت داشته باشد.
در همين حال بحث مهمي از سوي كارشناسان بر ارزش شركت وارد شده و برخي ارزش شركت را درحد قيمتهاي مورد نظر سازمان خصوصيسازي برآورد نكردهاند، آيا دستاندرکاران عرضه بر بندهاي مندرج در اين استدلالها از جمله در مورد ذخاير اخذ نشده پاسخي دارند؟
اينها همه و همه پرسشها و دغدغههاي بازار درباره عرضه دوباره هلدينگ خليج فارس است كه به نظر ميرسد بايد در آستانه اين عرضه بزرگ هم شفافسازي لازم درباره آن انجام شود و هم اين كه منافع بازار نيز در اين عرضه بزرگ در نظر گرفته شود.
اين گونه است كه ميتواند عرضه موفقي در بازار انجام شود و به نظر میرسد که اگر عرضهکننده سهام به یک عرضه موفق و تاریخی فکر میکند باید ریسکهای مترتب بر این شرکت را در قیمت روز عرضه لحاظ کند.
ارسال نظر
اخبار روز
خبرنامه