بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
سه‌شنبه ۰۴ تير ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۶
کد خبر : ۹۹۳۴۲
مجتبی لشکربلوکی

رییس‌جمهوری واقعی ایران کیست؟ بدیهی است که جواب اول و مشخص آن دکتر روحانی خواهد بود؛ اما بگذارید کمی دقیق‌تر به این سوال بیندیشیم. جایگاه ریاست‌جمهوری جدا از شخصیت حقیقی فرد رییس‌جمهوري، در تصمیمات و اقداماتی معنا پیدا می‌کند که در طول چهار سال تصمیم گرفته شده و اجرا می‌شود. ریاست‌جمهوری یعنی تمام کارها، تعهدات، پیمان‌ها، عزل‌و‌نصب‌ها، گفت‌وگوهای خبری با رسانه و یعنی تمام سیگنال‌هایی که به کشورهای دیگر ارسال می‌شود. به سخن دیگر، رییس‌جمهوری یک شخص نیست، یک مجموعه کارکرد است. ممکن است بعد از این توضیحات بگویید رییس‌جمهوري واقعی، کابینه و هیات‌دولت هستند. این جواب از این جهت قابل طرح است که رییس‌جمهوری در همه زمینه‌ها از مسکن گرفته تا مسکن، از ریزگرد گرفته تا ریزفناوری نمی‌تواند ورود داشته باشد و تصمیم‌گیری کند. به ناچار ریاست‌جمهوری مفهومی است قابل‌گسترش تا سطح اجرا. تصمیمات و اقدامات یک وزیر قابل تفکیک از ریاست‌جمهوری نیست و درنهایت به پای رییس‌جمهوري نوشته می‌شود. به این دلیل که در اصول مدیریت اختیار قابل‌تفویض است؛ اما مسئولیت خیر. خیر و شر وزرا به پای رییس‌جمهوري نوشته می‌شود و اگر از این زاویه به مسئله نگاه کنیم، انتخاب هیات دولت انتخاب چند جانشین رییس‌جمهوری یا به تعبیری چند رییس‌جمهوري محلی می‌شود. بگذارید به جواب‌های دیگر هم بیندیشیم. ممکن است فرد دیگری بگوید مشاوران رییس‌جمهوري نقش کلیدی دارند. این مشاوران هستند که نطق سخنرانی‌ها را تدوین می‌کنند. این مشاوران هستند که در تصمیم‌گیری‌های تخصصی نظرات کارشناسی خود را اعلام می‌کنند. این شورای مشاوران است که در برنامه‌های توسعه، برنامه‌های ملی، طرح‌ها و لوایح نظرات کارشناسی خود را اعلام می‌کنند. این افراد طرف مشورت رییس‌جمهوري قبل از سفرهای خارجی هستند. 
افراد پنهان اما موثر
اما فکر می‌کنم که رییس‌جمهوری واقعی ایران افراد دیگری هستند. این افراد امکان دارد نه نامی داشته باشند و نه نشانی. ممکن است مقام و مسئولیتی نداشته باشند یا مسئولیت‌های غیرمهمی داشته باشند. ایشان در هر لباسی یافت می‌شوند. این افراد لزوما مسئولیت‌های کلیدی و نزدیک به رییس‌جمهوري ندارند مثلا ممکن است فردی معاون اجرایی یا معاون اول رییس‌جمهوري باشد اما آن افرادی نباشند که موضوع این مقاله هستند. این افراد نقش‌های غیررسمی دارند. برای مثال ممکن است وزرا قبل از انتخاب و انتصاب باید به منزل آنان بروند (تشریح بیشتر این واقعیت امکان‌پذیر نیست). بعضی از این افراد رسانه‌ای نیستند، خاموش، آرام و به دور از رسانه‌ها. حتی اگر هم رسانه‌ای باشند، درباره نقش کلیدی خود اصلا چیزی نمی‌گویند؛ اما این افراد کلیدی‌ترین افراد و رییس‌جمهوری واقعی کشور هستند. این افراد نزدیک‌ترین افراد به رییس‌جمهوری قانونی هستند. شاید فرزند رییس‌جمهوري باشند، شاید رییس دفتر رییس‌جمهوری، دستیار رییس‌جمهوري، یکی از مشاوران یا فردی باشد که در همه مسافرت‌ها و ملاقات‌ها رییس‌جمهوري را همراهی می‌کند. شاید هم هیچ‌یک از این‌ها، پس چگونه می‌توان این افراد را شناسایی کرد. ایشان براساس پنج ویژگی مشترک قابل بازشناسی هستند: 
1. گرچه ممکن است سمت مشاوره نداشته باشند؛ اما همیشه طرف مشورت هستند. 
2. به‌شدت مورد اعتماد رییس‌جمهوري هستند. 
3. در تصمیم‌گیری ضربتی و بحرانی مشارکت دارند. 
4. در آخرین ثانیه‌هایی که رییس‌جمهوري می‌خواهد به ملاقات فردی برود نکاتی را به وی منتقل می‌کنند و همچنین در بیشتر رخدادهای رسانه‌ای مانند کنفرانس مطبوعاتی همراه رییس‌جمهوري هستند. بدیهی است که بسیاری وقت‌ها دیده نمی‌شوند. چون اصلا در سالن نمی‌نشینند. 
5. مهم‌ترین ویژگی این است ‌که دسترسی آسان و سریع و نسبتا همیشگی به رییس‌جمهوري دارند. اصلا ممکن است بعضی از حلقه یکی‌ها، اصلا حضوری با رییس‌جمهوري در تعامل نباشند اما از طریق یادداشت‌ها و تماس‌هایشان در کمترین زمان به رییس‌جمهوری دسترسی خواهند داشت. این افراد تاثیر استراتژیکی دارند حتی اگر دیده نشوند، جدی گرفته نشوند یا حتی سمتی نداشته باشند؛ اما تمام کارکردهای ریاست‌جمهوری را به‌شدت تحت‌شعاع قرار می‌دهند. ایشان مواضع و جملات کلیدی را به رییس‌جمهوري پیشنهاد می‌کنند تا در سخنرانی‌های عمومی و کنفرانس‌های مطبوعاتی‌اش بگوید. این افراد دیدگاه رییس‌جمهوري را نسبت به فردی که پنج ثانیه بعد ملاقات می‌کند مثبت یا منفی می‌کنند. ممکن است خودشان وزیر نباشند اما در انتخاب وزرا نقش کلیدی دارند (این مسئله در ادامه توضیح داده می‌شود). کسانی که با افراد دارای سمت‌های بالا کار کرده‌اند می‌دانند که شاید مقامات ارشد در روز بیش از هزار تصمیم رسمی و غیررسمی بگیرند و واقعا فرصت نمی‌کنند. برای همه آنان اندیشه کنند. این افراد - که آنان را افراد حلقه 1 می‌نامم- نقش مغز متفکر را دارند. چه دوست داشته باشیم نه نداشته باشیم، چه قبول کنیم یا نکنیم، رییس‌جمهوري بخشی از تفکر خود را به معتمدان خود برون سپاری می‌کند و این افراد به نیابت از رییس‌جمهوري تصمیم می‌گیرند. به جهت تاثیر استراتژیک این افراد به رییس‌جمهوري توصیه اکید می‌شود که افراد حلقه 1 خود را با وسواس بسیار بچیند. 
این افراد چه تاثیری دارند؟ 
تاثیر1: در نقش فیلتر اطلاعاتی عمل می‌کنند. مانع رسیدن بعضی از اطلاعات به رییس‌جمهوري می‌شوند. برای مثال واکنش‌های منفی مردمی نسبت به آخرین سخنرانی رییس‌جمهوري را از وی پنهان می‌کنند یا افت شاخص محبوبیت رییس‌جمهوري را در آمارها به وی منعکس نمی‌کنند. 
تاثیر2: در نقش مفسر اطلاعات فعال هستند. یعنی اطلاعاتی که می‌خواهند به رییس‌جمهوري برسد را تفسیر می‌کنند و گاهی اوقات با نوع ارائه اطلاعات، برداشتی کاملا متفاوت از آن را به رییس‌جمهوري می‌رسانند. کسانی که در ستادها فعال بودند می‌دانند که بازتاب نظرسنجی‌ها به نامزدها کاملا مهندسی شده بود. 
تاثیر 3: در چینش نیروها اعم از معاونان رییس‌جمهوري و وزرا از طریق مدیریت اطلاعات به‌شدت موثر هستند. 
تاثیر4: به عنوان نماینده غیررسمی رییس‌جمهوري با اشخاص، مقامات و نهادها در تعامل هستند و لابی‌های لازم را انجام می‌دهند. 
رییس‌جمهوري منتخب چه می‌تواند بکند؟ 
با توجه به اهمیت فوق‌العاده این افراد (حلقه 1)، برای چینش آنان باید هوشمندانه عمل کرد. برای این کار، براساس آموزه‌های دینی، عقلی و تجربی چهار اصل پیشنهاد می‌شود. 
اصل 1: حلقه 1 باید افرادی باشند که زبانی تند، شفاف و صریح نسبت به ریاست‌جمهوري داشته باشند. این نکته از فرمایش حضرت امیر(ع) الهام گرفته شده است. این افراد باید کسانی باشند که ذاتا شخصیتی مستقل و شجاع داشته باشند. افراد متملق و تاییدگر ریاست‌جمهوری را مسخ خواهند کرد. 
اصل 2: افراد حلقه یک نباید همسو باشند. همسویی آنان یعنی فاجعه. اتفاقا هر‌چقدر همسویی این افراد کمتر، احتمال کشف واقعیت از اطلاعات به دست آمده از کانال‌های مختلف بیشتر. تنوع فرهنگی، قومی، سابقه‌ای و اندیشه‌ای باید در چینش حلقه 1 رعایت شود. 
اصل 3: ارزیابی بی‌پرده حلقه 1 توسط حلقه 2. رییس‌جمهوري باید هر‌از‌گاهی حلقه 1 را به چالش بکشد و شجاعانه ترکیب آنان را تغییر دهد. چه کسانی می‌توانند حلقه 1 را به چالش بکشند؟ حلقه 2 یعنی معاونان و وزرا البته دریافت بازخورد از حلقه 2 باید در یک محیط امن صورت بگیرد که نظرات حلقه 2 به دلیل ترس، رواداری، حجب و حیا، تعارف دچار سوءگیری نشود. 
اصل 4: اعتماد صددرصد به صحت سخنان حلقه 1 ممنوع! 
اصل 5: اعتماد صددرصد به صداقت حلقه 1 اشتباه است. 
دو اصل اخیر، اصول دردناکی هستند. اما باید اجرا شود، حلقه 1 رییس‌جمهوری انسان کامل نیستند، بلکه کاملا یک انسان است. بنابراین در معرض ترس، تطمیع، فریب‌خوردن، قدرت‌طلبی، فزون‌خواهی، ثروت‌طلبی و غیره قرار می‌گیرند؛ بنابراین اعتماد صددرصد به آنان اشتباه است. 
تلخ است؛ اما باید بپذیریم که یک رییس‌جمهوري منتخب و قانونی داریم و یک رییس‌جمهوري واقعی. دکتر روحانی فرد بسیار پخته‌ای است. سردوگرم روزگار را چشیده است. مطمئنم همان‌گونه که برای چینش حلقه 2 خود دستور تشکیل کارگروه‌های مختلف داده است درباره چینش حلقه 1 وسواس به خرج خواهد داد. شک ندارم کیفیت حلقه1 تاثیر مهم‌تری بر زندگی ما خواهند داشت تا حلقه 2. 
*دکترای مدیریت استراتژیک و استاد دانشگاه
اشتراک گذاری :
ارسال نظر