رکود بورس و کارگزاران یتیم

به گزارش بورس نیوز، در بازار سرمایه، واسطهها نقش رگهای حیاتی را دارند؛ اگر این رگها از کار بیفتند، قلب بازار هم از تپش میافتد. صنعت کارگزاری که روزگاری ستون فقرات بورس ایران بود، حالا درگیر فرسایش خاموشی شده که شاید هنوز به چشم نیاید، اما علائم حیاتی آن یکییکی رو به خاموشیاند.
کاهش شدید سودآوری، افزایش بیرویه هزینهها، و افت کیفیت خدمات نشانههاییاند از بحرانی عمیق که اگر جدی گرفته نشود، نهتنها صنعت کارگزاری، بلکه اعتماد عمومی به کل بازار سرمایه را تهدید خواهد کرد. کارگزاریهایی که باید پیش قراول نوآوری و تحول دیجیتال باشند، امروز درگیر بقا شدهاند؛ و پرسش کلیدی اینجاست: آیا ساختار موجود تاب ادامه این مسیر را دارد یا باید بهفکر بازآفرینی ریشهای بود؟
در ادامه این یادداشت، با اتکا به دادههای رسمی و تجربیات جهانی، به بررسی وضعیت بحرانی کارگزاریها میپردازیم؛ از دلایل سقوط، تا نشانههای هشدار و نهایتاً راهکارهایی که شاید آخرین فرصت برای نجات این صنعت باشند.
صدای شکست قلب کارگزاران به گوش میرسد
در گزارش مهمی که به قلم امین اوجی و با استناد به دادههای رسمی کانون کارگزاران منتشر شده، تصویری نگرانکننده از وضعیت فعلی صنعت کارگزاری در بورس ایران ترسیم شده است. گزارشی که نه اغراق دارد، نه زبانزدنهای شعاری؛ بلکه با تکیه بر صورتهای مالی ۱۰۵ کارگزاری، از واقعیتی پرده برمیدارد که بسیاری ترجیح دادهاند نادیدهاش بگیرند.
بر اساس این گزارش، در بازهی زمانی ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۳، درآمدهای عملیاتی کارگزاریها ۳۱ درصد کاهش یافته، در حالی که سود خالص با سقوطی بیسابقه، ۷۳ درصد افت کرده و حدود ۲۵ شرکت کارگزاری رسماً وارد محدوده زیاندهی شدهاند. دادهها همچنین از جهش شدید هزینهها پرده برمیدارند: افزایش ۴۲۰ درصدی حقوق و دستمزد، رشد ۲ برابری هزینههای عملیاتی، و ۸ برابر شدن هزینههای مالی، ترکیبی است که عملاً حاشیه سود صنعت را از ۷۴ درصد به ۲۹ درصد رسانده؛ کاهش حیرتآوری که تنها یک معنا دارد: مدل فعلی دیگر کار نمیکند.
کارگزاریها برندگان دیروز، بازندگان امروز
اما این گزارش فقط به اعداد اکتفا نمیکند؛ بلکه عمق بحران را در ساختار سنتی کارگزاریها جستوجو میکند. وی تأکید بر وابستگی مزمن صنعت به مدل قدیمی کارمزد، این پرسش کلیدی را مطرح میکند: چرا با وجود شکست این مدل در جهان، هنوز هم ساختار کارمزد محور در ایران ادامه دارد؟ پاسخ او را باید در یک واژه خلاصه کرد: فناوری.
گزارش تأکید میکند که صنعت کارگزاری ایران از جریان جهانی فینتک عقب مانده. در حالیکه در جهان کارگزاریها با استفاده از ابزارهایی مانند هوش مصنوعی، معاملات الگوریتمی، تحلیل کلانداده، رباتهای مشاور مالی و اعتبارسنجی دیجیتال، خود را بازآفرینی کردهاند، کارگزاریهای ایرانی همچنان در تله سنت گرفتار ماندهاند.
فراکابیها در مسیر سقوط
در بازار سهام، برخی از نمادها نقش بیشتری از یک سهم عادی دارند؛ آنها در واقع ستونهای بورسی بازارند. گروه موسوم به فراکابیها شامل چهار نماد بورس، فرابورس، کالا و انرژی۳ دقیقاً همین جایگاه را دارند. این شرکتها خودشان تولیدکننده فولاد یا پتروشیمی نیستند، بلکه زیرساخت معاملات کل بازار سرمایه را در اختیار فعالان قرار میدهند. کار اصلیشان کسب درآمد از کارمزد، پذیرش شرکتها و خدمات مالی است؛ یعنی سود و زیان آنها مستقیماً به نبض معاملات کل بازار گره خورده است.
اهمیت این گروه فقط در اثرگذاری قیمتی آنها بر شاخص کل خلاصه نمیشود. واقعیت این است که فراکابیها یک جور «آینه بازار» محسوب میشوند. هر وقت حجم معاملات بالا میرود و نقدینگی تازه وارد بورس میشود، صورتهای مالی آنها بهسرعت جان میگیرد و سودآوریشان جهش میکند. در مقابل، در دورههای رکود و بیاعتمادی، اولین جایی که تیر خلاص را میخورد همین گروه است؛ کارمزدها آب میروند، درآمدها سقوط میکند و سهامشان درجا میزند. برای تایید این حرف اگر نگاهی به قیمت سهام نماد بورس بیاندازیم خود گویای همه چیز است.
به بیان دیگر، وضعیت فراکابیها تنها یک داده حسابداری نیست؛ بلکه شاخصی پیشرو از سلامت و نقدشوندگی بازار سرمایه است. اگر این چهار نماد سرحال باشند، میتوان انتظار داشت که بازار در کل پررونق است. اما وقتی آنها به زمین میخورند، روند درآمدی کارگزاران هم دیر یا زود همین مسیر را طی خواهد کرد.
بتای بیش از یک گویای همه چیز هست
همانطور که پیشتر به آن اشاره شد، میتوان گفت که وضعیت کارگزاریها را میشود از آیینهی فراکابیها هم خواند. همانطور که رونق بازار سرمایه بهسرعت خود را در جهش قیمت نمادهای فراکابی نشان میدهد، رکود بازار نیز این گروه را به سقوط میکشاند. از این منظر حتی نیازی به موشکافی جزئی صورتهای مالی کارگزاریها نیست؛ چراکه درآمدهای عملیاتی شرکت بورس اوراق بهادار نیز درست مثل کارگزاریها به حجم و رونق معاملات وابسته است؛ بنابراین هر افت یا خیز جدی در شاخص فراکابها را میتوان انعکاسی از حال و آینده کارگزاریها دانست.
نکته مهم این است که فراکابیها معمولاً با بتای بالاتر از یک نسبت به شاخص کل حرکت میکنند؛ یعنی نوسان آنها از خود شاخص کل شدیدتر است. به همین دلیل تغییرات این گروه، نهتنها همراه شاخص کل است، بلکه اغلب آن را بزرگنمایی میکند و بهنوعی نقش «شتابدهنده» در صعود و سقوطها دارد.



