مسئولان فقط نظارهگر بحران هستند، نه بازیگر آن!

بورس نیوز:
بهناز اکبرپور، کارشناس بازار سرمایه، در گفتوگو با بورس نیوز با اشاره به وضعیت بازار سرمایه در روز دهم تیرماه ۱۴۰۴، از ادامه روند نزولی شاخصها خبر داد. امروز شاخص کل بورس با کاهش حدود ۵۷ هزار واحدی به محدوده ۲ میلیون و ۷۳۱ هزار واحد رسید. همچنین شاخص هموزن نیز با افتی در حدود ۹ هزار واحد، در سطح ۸۶۱ هزار واحد ایستاد.
اکبرپور با اشاره به خروج نقدینگی از بازار افزود: در معاملات امروز شاهد خروج ۶.۵ همت نقدینگی حقیقی از سهام، حقتقدمها و صندوقهای سهامی بودیم. ارزش معاملات خرد نیز حدود ۱۲ همت به ثبت رسید.
او در پایان خاطرنشان کرد: در پایان معاملات، تنها چهار درصد از نمادها در محدوده مثبت و ۹۶ درصد در وضعیت منفی به کار خود پایان دادند که این آمار نشاندهنده جو سنگین فروش و تداوم فشار روانی در بازار است.
از رشد موقت تا سقوط مداوم؛ روایت یک دوره ناپایدار
بهناز اکبرپور با اشاره به شرایط بحرانی اخیر بازار سرمایه، وضعیت کنونی را نتیجه تداوم بیتوجهی سیاستگذاران نسبت به بحرانهای موجود دانست و تأکید کرد که نبود برنامه مشخص برای خروج از این وضعیت، بازار را با پیچیدگیهای بیشتری روبهرو کرده است.
وی با بیان اینکه بازار سرمایه حتی پیش از آغاز جنگ ۱۲ روزه نیز در وضعیت مطلوبی قرار نداشت، افزود: از تاریخ ۲۸ اردیبهشتماه که شاخص کل به سطح سه میلیون و ۲۵۲ هزار واحد رسید، روند نزولی بازار آغاز شد و تقریباً بهصورت روزانه شاهد افت شاخص کل و خروج نقدینگی بودیم.
اکبرپور ادامه داد: شاخص کل در آخرین روز کاری سال گذشته در محدوده دو میلیون و ۷۱۰ هزار واحد قرار داشت و تا ۲۸ اردیبهشتماه، رشدی ۲۰ درصدی را تجربه کرد. در این مدت ۳۶ روز کاری، حدود ۱۴ همت نقدینگی وارد بازار شد؛ اما از انتهای اردیبهشت ورق برگشت و تنها در طول ۱۵ روز کاری، تمامی این نقدینگی از بازار خارج شد و شاخص کل مجدداً به زیر محدوده سه میلیون واحد سقوط کرد.
وی تأکید کرد: این روند خروج شدید نقدینگی و افت متوالی شاخص، بیانگر ضعف شدید اعتماد فعالان بازار نسبت به چشمانداز اقتصادی و نبود حمایت مؤثر از سوی نهادهای مسئول است.
توقفی بینتیجه و بازگشایی ناامیدکننده
بهناز اکبرپور با اشاره به وقایع پس از آغاز جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، عنوان کرد: در جریان این تنشها، معاملات سهام، صندوقهای سهامی و طلا متوقف شد و معاملات صندوقهای درآمد ثابت نیز با چند روز تأخیر از سر گرفته شد.
وی با بیان اینکه انتظار میرفت توقف بازار بهمنظور تدارک شرایط حمایتی انجام شده باشد، افزود: در نهایت، پس از اظهارات متعدد مسئولان و وعدههایی مبنی بر حمایت از بازار سرمایه، معاملات از روز شنبه هفته جاری از سر گرفته شد، اما برخلاف انتظار، نهتنها حمایتی از بازار صورت نگرفت، بلکه در برخی موارد شاهد مصاحبههایی بودیم که در آن مسئولان بهسادگی اعلام میکردند شرایط جنگی حاکم است و افت بازار طبیعی تلقی میشود.
اکبرپور تصریح کرد: یکی از اصلیترین سؤالات فعالان بازار این است که اگر قرار بر هیچگونه حمایت و تزریق نقدینگی نبود، توقف معاملات در روزهای ابتدایی جنگ با چه هدفی صورت گرفت؟ و در چنین شرایطی، بازگشایی بازار در روز شنبه چه تفاوتی با بازگشایی آن در همان روزهای بحرانی جنگ داشت؟ نبود برنامه مشخص و انفعال مسئولان اقتصادی در قبال شرایط بحرانی، باعث شده تا سرمایهگذاران نسبت به وعدهها بیاعتماد شوند و حمایتهای کلامی را فاقد ارزش عملی تلقی کنند.
بیشتر بخوانید: نبود حمایت، عامل تشدید بحران در نخستین روزهای بازگشایی بازار
اظهارنظرهای پرهزینه؛ دامنزننده به دلهره سهامداران
این کارشناس بازار سرمایه با توجه به به اظهارات اخیر یکی از مسئولان بازار سرمایه اظهار کرد: آقای صیدی در مصاحبهای اعلام کردند که ریزش سهام در شرایط جنگی امری طبیعی است و در صورت بروز تهاجم مجدد یا بازگشت به شرایط اضطراری، تصمیمات جدیدی اتخاذ خواهد شد.
اکبرپور با انتقاد از سبک این نوع اظهارنظرها گفت: چنین مصاحبههایی نهتنها باعث آرامش نمیشود، بلکه دلهره بیشتری به سهامداران وارد میکند. اینگونه اظهارات این ذهنیت را القا میکند که اگر اتفاق مشابهی رخ دهد، بازار مجدداً متوقف خواهد شد؛ موضوعی که نگرانی سهامداران را از بابت قفلشدن طولانیمدت سرمایههایشان تشدید میکند.
وی افزود: همین ترس میتواند به تعویق افتادن بازگشت تعادل به بازار منجر شود و در نهایت، هزینه جمعآوری صفهای فروش را افزایش دهد.
اکبرپور خاطرنشان کرد: واقعیت این است که در شرایط بحران، انتظار بازدهی مثبت از بازار سرمایه منطقی نیست؛ اما در چنین مواقعی، نیاز افراد به نقدینگی برای تأمین مخارج روزانه بیشتر میشود و همین مسئله، اهمیت نقدشوندگی را دوچندان میکند. از همین رو، هرگونه تصمیم یا اظهار نظر نسنجیده میتواند تبعات سنگینتری برای بازار به دنبال داشته باشد.
بحران در صندوقهای درآمد ثابت؛ ریسکی غیرمنتظره
اکبرپور با اشاره به وضعیت صندوقهای درآمد ثابت در دوره بحران عنوان کرد: بسیاری از سرمایهگذاران حقیقی و نهادهای مالی، سرمایه خود را در صندوقهای درآمد ثابت قرار داده بودند، اما در اوج شرایط جنگی، معاملات این صندوقها به مدت چهار روز بهطور کامل متوقف شد و پس از آن نیز تنها در بازههای زمانی محدود انجام میشد.
وی افزود: این محدودیت دسترسی حتی به ابزارهای کمریسک، آثار روانی قابلتوجهی بر سرمایهگذاران برجای گذاشت؛ آثاری که عمق آنها قابل اندازهگیری نیست. اکبرپور ادامه داد: در مقایسه با سپردههای بانکی، شرایط برای دارندگان واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری بسیار دشوارتر بود، چراکه افراد در صورت داشتن سپرده بانکی، میتوانستند در بیشتر روزهای جنگی به شعب منتخب مراجعه کرده و سپرده خود را ابطال کنند.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: با توجه به ۱۲ روز بحرانی اخیر، کاملاً طبیعی است که سرمایهگذاران در مواجهه با شرایط مشابه آتی، با ترس و تردید بیشتری نسبت به سرمایهگذاری در انواع اوراق بهادار، حتی صندوقهای درآمد ثابت و طلا اقدام کنند، چراکه ریسک توقف این ابزارها در زمان بروز بحران همچنان بالاست.
بهناز اکبرپور در خصوص تغییر رفتار سرمایهگذاران پس از بحران اخیر، بیان کرد: در چنین شرایطی، سرمایهگذاران ترجیح میدهند داراییهای خود را به شکل ریال، ارز یا طلای فیزیکی نگهداری کنند؛ چراکه این گزینهها با ریسک توقف معاملات مواجه نیستند. همانطور که در دو روز گذشته مشاهده شد، قیمت دلار بهصورت ناگهانی از محدوده ۸۴۵۰۰ تومان به بیش از ۹۲۰۰۰ تومان رسید؛ بخشی از این رشد، ناشی از ورود نقدینگی خارجشده از صندوقهای درآمد ثابت و بازار سهام به بازار ارز بوده است.
اکبرپور با تأکید بر اینکه جنگ تنها بخش کوچکی از بحران فعلی بازار سرمایه است، خاطرنشان کرد: آنچه بحران بازار را عمیقتر کرده، بیتدبیری مسئولان سازمان بورس و سیاستگذاران اقتصادی کشور در مواجهه با شرایط است. هرچقدر این وضعیت طولانیتر شود و نمادهای بازار همچنان در صف فروش قفل باقی بمانند، میزان نقدینگی موردنیاز برای بازگرداندن تعادل به بازار نیز بیشتر خواهد شد.
حمایت نامتوازن؛ تمرکز بر چند نماد شاخصساز
بهناز اکبرپور با انتقاد از تمرکز حمایتها بر چند نماد شاخصساز اظهار کرد: جمعآوری صفهای فروش تنها چند نماد بزرگ نظیر خساپا، وبملت، وتجارت و وصادر، آنهم در شرایطی که ۹۶ درصد بازار در صف فروش قفل است، کمکی به بهبود کلیت بازار نمیکند.
وی تأکید کرد: مسئولان باید سیاست خود را از تمرکز صرف بر سهمهای بزرگ تغییر داده و نگاه جامعتری به کل بازار داشته باشند. تنها در این صورت است که میتوان به بازگشت تعادل امیدوار بود.
اکبرپور در پایان ابراز امیدواری کرد که نقدشوندگی بازار هرچه سریعتر بهبود یابد تا از فشارهای روانی ناشی از نیاز به نقدینگی و کاهش ارزش داراییها در فضای بحرانی و جنگزده کاسته شود.
پایان مطلب







