مسئولین ناتوان، سهامداران زیاندیده/ روایت قطعی برق از کارخانه های ملی تا جیب مردم!

به گزارش بورس نیوز، با ۲.۲۷ همت زیان خالص شرکتهای فولادی در ۴ ماهه نخست ۱۴۰۴ به دلیل قطعی برق و ناترازی انرژی، فیش حقوقی مسئولین برق میشود، سرمایه سهامداران خاکستر! گویا برای دولتمردان، "سهامدار" واژهای مترادف با مشتری دائم ضرر است! هر تصمیم غلط، هر ناترازی و هر قطعی، مستقیما به جیب سهامداران راه پیدا میکند و هر ضربهای که دولت به پیکر نحیف مردم وارد میکند، از قلب سهامداران میگذرد.
در این سرزمین عجایب، بورس نه تنها محلی برای سرمایهگذاری نیست، بلکه به میدان مین تبدیل شده است. هر قدمی که سهامدار برمیدارد، با تصمیمات غلط و بیتدبیریهای دولت، منجر به انفجار و زیان میشود. قطعی برق، کاهش تولید، و ناترازی انرژی، تنها بهانههایی هستند برای اینکه بگویند: بله، ما موفق شدیم تقسیم سود را به صفر برسانیم و سهامداران را دوباره متضرر کنیم! هر زمان که سایه بیتدبیری بر تصمیمات دولتی میافتد، نه فقط بورس که امید سهامداران نیز در این تاریکی فرو میرود، بلکه داستانی تکراری است از رنج مردمی که سهمشان از اقتصاد، جز ضرر نیست.
بحران گاز و قطعی برق، ضربه مهلکی به صنعت پتروشیمی، سیمان و بخصوص فولاد زد. افت ۵۶ هزار تنی مقدار تولید آهن و فولاد باعث شد سهامداران ۲۲۶۹ میلیارد تومان سود خالص را تنها در ۴ ماهه نخست ۱۴۰۴ از دست بدهند! با بیتدبیریها انرژی را ناتراز میکنند و برای جبران آن، به جای قطع برق و گاز املاک و برجهای تجاری، خط تولید شرکتهای بزرگ سودساز را که ستونهای اصلی اقتصاد کشور هستند، از کار میاندازند. رشدی از قیمت سهام که ندیدیم، فقط همین DPS مانده بود که آن را هم با برنامههای بیاساس و تصمیمات غلط از سهامدار گرفتند.
آقایان مسئول، این مردم دلشان را به کدام دستاورد شما خوش کنند؟ در زمستان میگویید تابستان سختی داریم و در تابستان هم میگویید زمستان سختی داریم. این ماجرا تا کی ادامه خواهد داشت؟ پروژههای بزرگ آبشیرینکن مانند مردم عربستان نخواستیم، همین که بودجههای چند دههزار میلیارد تومانی سریالهای تاریخی صدا و سیما، ریختوپاش چند ۱۰ همتی شهرداریها و انباشت داراییهای زیانده تامین اجتماعی و بسیاری دیگر از اقدامات اقتصادی بدون توجیه را به تعمیر و احداث نیروگاه و شرکتهای تولیدی بزرگ کشور صرف کنید، به خودی خود یک شاهکار است!
مصارف خانگی، سپر بلای بیکفایتی!
اگر زیان انباشته بانکها و برخی از شرکتهای غول دولتی سود بود، چه کارها که نمیتوان برای اصلاح و بازسازی این کشور انجام داد! دلیل اصلی کسری بودجه کمبود منابع مالی نیست، بلکه بهرهوری پایین خطوط تولید، تخصیص کاملا نادرست منابع و عدم سرمایهگذاری مولد میباشد. اشتباه نکنید؛ مصارف خانگی از ابتدا تاکنون بوده و اگر اجازه دهند خواهد بود؛ پس، مقصر خاموشیها، زیاندهی صنایع و نرسیدن به رشد اقتصادی ۸ درصد مردم نیستند. فرسودگی تجهیزات، کاهش بهرهوری نیروگاهها، صادرات تقریبا رایگان برق به کشورهای همسایه و از همه مهمتر، عدم سرمایهگذاری برای نابودی صنعت برق کفایت میکند.
رشد ۸ درصدی اقتصاد، با تاس یا تدبیر؟
مگر این وظیفه مردم است که جلوی سودجویی بانکخواران را بگیرند؟ مگر سرمایه گذاری بر روی تولید و تجهیز و تخصیص منابع و همچنین هدایت نقدینگی از این صندوق به آن صندوق نیاز به برنامه و نقشه راه ندارد؟ با یک تاس انداختن که نمیتوان برای صدها همت پول مردم تصمیم گرفت. میخواهند مجتمع پتروشیمی راهاندازی کنند، چند ده هکتار علفزار بی آب و برق را انتخاب میکنند؛ بانک و بیمه تاسیس میکنند، چند صد همت زیان انباشته به بار میآورند؛ خودروهای خارجی را با چند برابر قیمت وارد میکنند و اوضاع کارخانجات انحصاری داخل کشور را هم که همه میدانیم! از آموزش و پرورش و بیمارستان گرفته تا شرکتهای فولادی و پتروپالایشی هیچکدام اوضاع و احوال مناسبی ندارند. جالب است مدیران و مسئولین از رشد اقتصادی ۸ درصد صحبت میکنند؛ کدام رشد؟ کدام توسعه؟ آن هم ۸ درصد! شما حتی برنامهریزی و احداث یک نیروگاه کوچک را هم تا به حال از نزدیک ندیدهاید، چه برسد به رشد ۸ درصدی اقتصاد، بورس ۴۰۰ میلیارد دلاری و ارز تک نرخی.
وقتی آب و برق همسایه، نان ما را میبرد
جدای از هرگونه مسئله داخلی، میلیونها نفر اتباع مجاز و غیرمجاز در ایران از آب و برق و گاز و یارانههای پنهان استفاده میکنند؛ طبیعتا این بندگان خدا که نمیتوانند مانند هموطنان قشر ضعیفمان، با تنگدستی و گرسنگی زیست کنند، بالاخره میهمان هستند و میخواهند از منابع مالی و طبیعی ایران بهرهمند شوند. اینکه برخی از کارفرمایان به خاطر سودجویی و کوتهفکریشان، نیروی اتباع را جایگزین هموطنانشان میکنند و نرخ بیکاری را در جامعه افزایش میدهند، یک درد است و درد بزرگتر اینکه خودمان آب و برق و گاز نداریم، شغل نداریم، خدمات بهداشتی و درمانی درست نداریم، آن وقت سخاوتمند شدهایم و سالانه میلیاردها دلار یارانه پنهان به اتباع میدهیم که آن هم در گردش نیست و یک باره از کشور خارج میشود. انسانیت به ما میگوید: "چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است".
فولاد آب شد؛ ۹۷۰ میلیارد تومان از جیب سهامداران پرید
با توجه به آخرین نرخ فروش ثبت شده در گزارشات تفسیری شرکت ها، مبلغ ۱۱ هزار و ۳۴۸ میلیارد تومان فرصت تولید و فروش، تنها در ۴ ماهه نخست ۱۴۰۴ از دست رفت که از ناترازی انرژی و کاهش مقدار تولید نشات میگیرد. در نتیجه، اگر میانگین حاشیه سود خالص شرکتهای فولادی را ۲۰ درصد در نظر بگیریم، زیان خالص شرکتهای فولادی ۲ هزار و ۲۶۹ میلیارد تومان برآورد میشود که با تقسیم سود ۴۰ درصد، تنها در عرض ۴ ماه، ۹۷۰ میلیارد تومان سود به صورت مستقیم از جیب سهامداران این صنعت پرید! ضررهای غیرمستقیم مانند هزینه فرصتهای از دست رفته، قیمت سهام و زیاندهی شرکت هم که خود جای بحث دارد.
شاخص بازده دارایی کل شرکتهای فولادی بورس، از ۴۱ درصد در سال ۱۴۰۰ به ۱۴ درصد در سال ۱۴۰۳ سقوط کرده است. حتی شاخص بازده حقوق صاحبان سهام نیز، متضرر شدن سهامداران بخصوص در بحبوحه قطعی برق و ناترازی انرژی را نشان میدهد؛ به طوری که از ۶۷ درصد در سال ۱۴۰۰ به ۲۷ درصد در سال ۱۴۰۳ رسیده است که از همین روند میتوان به اوضاع سودآوری صنعت پی برد. سود خالص شرکتهای فولادی بورس در ۳ ماهه نخست سال ۱۴۰۳، فقط ۲۳ همت است که نسبت به دوره مشابه سال قبل ۴۲.۵ درصد سقوط کرده است. آیا این ۱۵ درصد کاهش حاشیه سود خالص، فریاد بیصدای سهامدارانی نیست که سودشان با قطعی برق و ناترازی انرژی دود شد و به هوا رفت؟ در این پنج سال، حاشیه سود از ۳۴ به ۱۹ درصد رسیده؛ آیا این فاجعه ۱۵ درصدی، محصول ناگزیری از قهر طبیعت بود یا شاهکار بیتدبیری مسئولینی که به جای تولید فولاد، زیان خالص ۲.۲۷ همتی را در ۴ ماه رقم زدند؟
سخن پایانی
زمانی که ستونهای اقتصاد کشور، یعنی شرکتهای سودساز، قربانی تصمیمات غلط و قطع برق میشوند تا املاک و برجهای تجاری از تاریکی بگریزند، چه انتظاری از بهبود وضعیت معیشت مردم و رشد اقتصادی داریم؟ این ۱۸۰۰ میلیارد تومان سود از دست رفته سهامداران صنعت فولاد، فقط یک عدد نیست؛ فریاد بیصدای اعتماد از دسترفتهای است که در این بازی تاس به باد فنا رفته است. آیا این مدل اقتصادی نامش تدبیر است یا تخریب؟ شرمآور است که در زمستان از تابستان سخت و در تابستان از زمستان سخت میگوییم، اما بودجههای کلان صرف ریختوپاشهایی میشود که هیچ توجیه اقتصادی ندارند، در حالی که زیرساختها در حال فرسودگیاند. مقصر خاموشیها نه مردم، که تصمیمات غلطی هستند که منابع را به جای تولید به سوی زیان انباشته و یارانههای پنهان برای غیربومیها هدایت میکنند. این چه پیشرفتی است که جز پسرفت به ارمغان ندارد؟
هادی بهرامی_ پژوهشگر بازار سرمایه





