بیمه حکمت صبا در معرض انحلال/ جیب مدیران پُر، سهامداران در حسرت؛ ماده ۱۴۱ در کمین!

به گزارش بورس نیوز، بیمه حکمت صبا، شرکتی است که متاسفانه در حال حاضر با مشکلات مالی جدی دست و پنجه نرم میکند؛ به طوری که زیان خالص، سال به سال انباشته شده و از نصف سرمایه پایه هم فراتر رفته است! این وضعیت، زنگ خطر ماده ۱۴۱ قانون تجارت را برای این شرکت به صدا درآورده که نشان دهنده یک بحران مالی عمیق است و میتواند پیامدهای جدی برای سهامداران و بیمهگذاران آن به همراه داشته باشد. چه کسی فکرش را میکرد که نام "حکمت صبا" که تداعیگر خردمندی و تازگی است، روزی این چنین در سایه ابری سنگین از زیان انباشته قرار گیرد؟ این شرکت بیمه، از همان سال تاسیس، سر ناسازگاری با سودآوری داشت و زیان ناخالص را، چون مدالی بر سینه انداخت.
در حالی که هزینههای اداری و تشکیلاتی با شور و حرارت رو به فزونی است، سود خالص تنها سایهای کمرنگ از خود نشان میدهد و اغلب جای خود را به زیانی عمیق میدهد. گویا این معادله برای مدیران حل نشده است؛ هزینهها بالا میرود، اما خروجی هیچ است، هیچ. این وضعیت نه تنها زنگ خطر فعالیت و سودآوری را به صدا درآورده، بلکه ناقوس ماده ۱۴۱ قانون تجارت را هم به صدا درآورده است؛ ناقوسی که برای هر شرکتی به معنای پایان راه است، مگر آنکه معجزهای رخ دهد! اینجاست که داستان تاریکتر میشود: بدهی ها، چون غولی بیشاخ و دم، داراییها را بلعیدهاند و شرکت در گرداب ریسکهای نقدینگی و ناتوانی در پرداخت بدهیهای جاری و غیرجاری دست و پا میزند.
به نظر میرسد این شرکت بیمهای، به جای بیمه کردن مردم، خودش بیشتر از هر کسی نیاز به بیمه شدن دارد! سرمایهگذاریها و داراییهای مشهود نه تنها رشدی ندارند، بلکه روند نزولی به خود گرفتهاند و مطالبات و حسابهای دریافتنی، داستانی از مدیریت ضعیف را فریاد میزنند. از آن سو، با وجود کاهش تعداد پرسنل و تعدیل نیرو، حقوق و دستمزدها سال به سال افزایش مییابد، اما خبری از توسعه، گسترش خدمات و یا حتی امیدی برای رشد درآمد عملیاتی سودساز نیست. شما بگویید؛ این چگونه مدیریت است که با کمترین نیرو، بیشترین هزینه را میسازد و نتیجهاش تنها زیان است؟
سود پوشالی و سرمایههای کوتاه قامت!
در نگاه اول، جهش بیمه حکمت صبا از گودال عمیق ۵۰۹ میلیارد تومانی زیان ناخالص در سال ۱۴۰۲ به ۲۲۵ میلیارد تومان سود در سال ۱۴۰۳، شاید کورسوی امیدی به نظر برسد، اما بهتر است بدانید این سود، نه از چشمه خلاقیت و نوآوری، بلکه از رگههای باریک و ناپایدار بیمههای درمان، ثالث و مسئولیت تراوش کرده است. گویا شرکت، تنها به سه ریسمان باریک آویزان شده است؛ ریسمانهایی که اگر پاره شوند، کل ساختمان مالی شرکت به ورطه سقوط کشانده خواهد شد. این بهبود، سرابی بیش نیست که پایداری و سلامت واقعی عملکرد شرکت را زیر سوال میبرد و نشان میدهد ساختار درآمدی آن همچنان بر پایههای سست و لرزان بنا شده است.
ارزش سرمایهگذاریهای شرکت در اوراق بهادار و سپردههای بانکی، از ۱۱۷ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۰ با سقوطی آزاد و ۶۵ درصدی، به ۴۱ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۳ رسیده است. این کاهش، نه تنها یک زنگ خطر است، بلکه ناکارآمدی تیم مدیریت سرمایهگذاری را گوشزد میکند و انگار که این سرمایهگذاریها به جای رشد، دچار کوتاه قامتی شدهاند و آینده شرکت را با سایهای از ابهام و زیان مواجه ساختهاند.
سود ۲۷ میلیاردی یا شوخی هزینه ها؟
بیمه حکمت صبا در سال ۱۴۰۳ سود خالصی معادل ۲۷ میلیارد تومان را به خود دید که در نگاه اول شاید اندکی نفسگیر به نظر برسد، اما با نگاهی عمیقتر، این مبلغ نه تنها کافی نیست بلکه بیشتر به شوخی شباهت دارد! سود ۸.۷ تومان به ازای هر سهم و P/E گذشتهنگر ۴۶.۴ واحد، برای سهامداران تشنه سود، چیزی جز سراب نیست. جالبتر اینکه، ۱۹ درصد از درآمدهای عملیاتی شرکت دود شده و به هوا رفته و صرف هزینههای اداری و تشکیلاتی شده است؛ در حالی که حاشیه سود خالص، تنها ۲ درصد است! هزینههای اداری و عمومی در سال ۱۴۰۳ به مبلغ ۲۱۲ میلیارد تومان، نسبت به سه سال قبل ۱۳۶ درصد و نسبت به پنج سال قبل ۵۶۳ درصد افزایش یافته است. ۲۱۳ نفر پرسنل دکتر و مهندس و مدیران با آن همه دستمزد و مزایا در این شرکت دقیقا چه کار میکنند که شاخصهای سودآوری به جای رشد، به اعماق چاه نفت سقوط کردهاند؟
ریخت و پاش تبلیغاتی و جلسات پرهزینه
به نظر میرسد شرکت بیمه حکمت صبا، در سال ۱۴۰۳ در پرداخت هزینههای خود به جای صرفهجویی، رویکرد دست و دلبازی را در پیش گرفته است! باور کردنی نیست که ۱۱.۴ میلیارد تومان صرف تبلیغات، چاپ آگهی و نشریات شده است؛ رشدی ۱۸۰۰ درصدی نسبت به سال قبل و ۳۳۸ درصدی نسبت به سه سال قبل! آیا این ارقام نشاندهنده استراتژی هوشمندانه بازاریابی است یا یک ریخت و پاش بیرویه؟ علاوه بر این، ۹.۲ میلیارد تومان برای حق حضور مدیران و مشاوران در جلسات هزینه شده است، با افزایشی ۴۴ درصدی نسبت به سال قبل و ۲۴۱ درصدی نسبت به سه سال قبل. آیا خروجی این جلسات، متناسب با این هزینههای نجومی بوده است؟
در کنار اینها، میانگین حقوق و مزایای ماهانه پرسنل به ۳۵ میلیون تومان رسیده که رشدی ۸۱ درصدی نسبت به سال قبل و ۲۰۱ درصدی نسبت به سه سال قبل را نشان میدهد. کمکهای غیرنقدی نیز طی سه سال اخیر با رشدی ۴۶۱ درصدی به ۱۲.۹ میلیارد تومان رسیده است. آیا این میزان حقوق و مزایا کافی است یا باید باز هم افزایش یابد تا شاید مدیران محترم به فکر اصلاح و بازسازی شرکت بیفتند؟ به نظر میرسد که در این شرکت، جیب مدیران و مشاوران، بیش از جیب سهامداران اهمیت دارد و در این وانفسا، کسی به فکر شاخصهای سودآوری نیست!
هادی بهرامی، پژوهشگر بازار سرمایه







