اقتصاد ایران در چنگال ناتوانیهای مدیریتی

به گزارش بورسنیوز، به نقل از ایراسین، تولید به عنوان پایه و اساس هر اقتصادی شناخته میشود؛ این شاخص نه تنها میزان رشد و توسعه کشور را نمایان میسازد بلکه توان دولت در اجرای سیاستهای حمایتی و رفاهی را نیز مشخص میکند. بسیاری از اقتصادهای نوظهور با تکیه بر بهرهوری و استفاده بهینه از نیروی انسانی، به یک رشد پایدار دست یافتهاند، اما اقتصاد ایران همچنان با چالشهایی نظیر اشتغالزایی غیرواقعی، ورود نیروهای غیرمتخصص و ضعف در بهرهوری مواجه است. مرتضی افقه، کارشناس اقتصادی، در تحلیل خود به بررسی ریشههای این مشکلات پرداخته و بر لزوم تغییر نگرش مدیران تأکید میکند؛ تغییر از رویکرد توزیعی به تولیدمحوری.
افقه بیان میکند که بخش خصوصی همواره در تلاش برای جذب نیروهای کارآمد است. شرکتهای بزرگ و خصوصی معمولاً توانایی جذب بهترین نیروها را دارند و به ندرت با مشکل نیروی مازاد مواجه میشوند، مگر اینکه تحت تأثیر عواملی مانند دولتی یا نیمهدولتی بودن قرار گیرند. شرکتهای کوچک و متوسط به دلیل محدودیتهای مالی، معمولاً تنها قادر به جذب نیروهای با مهارتهای تخصصی هستند. از سوی دیگر، بنگاههای بزرگ مانند بانکها و صنایع نفتی با بهرهگیری از منابع مالی بیشتر، امکان برگزاری دورههای آموزشی چندماهه برای نیروهای تازهوارد را دارند.
این کارشناس اقتصادی بر این باور است که اگر مدیران دولتی به جای تمرکز بر اشتغالزایی ظاهری، رویکرد تولیدمحوری اتخاذ کنند، جذب نیروی متخصص تسهیل شده و از تحمیل نیروی مازاد جلوگیری خواهد شد. او تأکید میکند که یک نیروی کارآمد میتواند وظایف چند نیروی ناکارآمد را انجام دهد و این امر به افزایش چابکی منجر میشود. با تمرکز بر تولید، افزایش تولید ملی ممکن خواهد بود و دولت نیز منابع بیشتری برای ارائه خدمات حمایتی و رفاهی خواهد داشت. اما زمانی که نیروهای ناکارآمد صرفاً برای نمایش اشتغال در سیستم وارد شوند، تنها کاهش تولید و کاهش توان حمایتی دولت را به دنبال خواهد داشت.
افقه رشد اقتصادی را وابسته به بهرهوری میداند؛ بهرهوریای که تنها با بهکارگیری نیروهای متخصص و متعهد حاصل میشود. در غیر این صورت، سرمایهگذاریها بینتیجه خواهد ماند و منابع ملی به هدر خواهند رفت؛ موضوعی که در سه تا چهار دهه گذشته بارها مشاهده شده است.
وی همچنین به روند استخدام در نهادهای دولتی انتقاد کرده و میگوید: در این بخش هنوز تخصص، توانمندی و بهرهوری در اولویت نیستند. امتیازات خاص و روابط به جای معیارهای حرفهای غالب شدهاند و این مسئله مانع اصلی چابکسازی است. حتی برخی از شرکتهای بزرگ خصوصی نیز زیر فشار نمایندگان مجلس یا مقامات محلی مجبور به پذیرش نیروهای تحمیلی میشوند. چنین مداخلاتی نه تنها به بخش خصوصی آسیب میزند بلکه باعث تداوم نگرشهای ضدتوسعه در کشور میشود.
سخنان افقه بر یک نکته اساسی تأکید دارد: توسعه اقتصادی ایران تنها با عبور از اشتغال صوری و حرکت به سمت تولیدمحوری ممکن است. بهرهوری، چابکسازی و رشد تولید زمانی تحقق خواهد یافت که نیروهای متخصص و خلاق در کانون سیاستگذاریها قرار گیرند؛ در غیر این صورت، چرخه ناکارآمدی که در چهار دهه گذشته وجود داشته، ادامه خواهد یافت.
انتهای پیام/





