دفاع مجدد طهماسب مظاهری -رئیس پیشین بانک مرکزی- از عدم انحلال بانک آینده و پاسخ احدی از مخاطبان بورسنیوز به ایشان

بورس نیوز:
پس از سالها اعتراض، هشدار و اظهارات صریح کارشناسان و فعالان اقتصاد در خصوص لطمات غیرقابلجبران بانک آینده به نظام بانکداری کشور، چند وقتی است که شایعه انحلال یا ادغام این بانک در فضای مجازی و میان صحبتهای بعضی از کارشناسان بسیار شنیده می شود؛ از سوی دیگر در میزگرد تلویزیونی، طهماسب مظاهری، رئیس کل اسبق بانک مرکزی از سال ۱۳۸۶ الی ۱۳۸۷ در دولت محمود احمدی نژاد و وزیر اقتصاد ازسال ۱۳۸۰ الی ۱۳۸۳ در دولت سید محمد خاتمی، ضمن ارزشگذاری داراییهای بانک آینده به دفاع از این بانک پرداخت. پایگاه خبری بورس نیوز، در خبری پس از آن میزگرد با تیتر "نگاهی به اظهار نظر عجیب طهماسب مظاهری، تنها مدافع ورشکسته ترین بانک قرن" به نقد نقطه نظرات ایشان پرداخت.
حال مجدد، بعد از انتشار شایعه ای در فضای مجازی مبنی بر انحلال بانک آینده در روز شنبه، که در بعضی از منابع خبری بازنشر شده بود؛ نوشته ای منتسب به آقای طهماسب مظاهری در رابطه با انحلال و آثار آن در شبکه های اجتماعی دست به دست میگردید که عین مطلب در کانال صدای سهامدار بورس نیوز منتشر شد. متن کامل آن به شرح زیر است:
نکته تکمیلی اینکه اگر انحلال انتخاب شود منابع لازم باید یکباره و به میزانی معادل سپرده ها، حدود ۳۰۰ هزار میلیارد تومان، از بانک مرکزی تامین و پرداخت شود که پایه پولی خواهد بود و نتیجه آن، حدود ۲۴۰۰ هزار میلیارد تومن نقدینگی جدید است.
علاوه بر آن، مراجعه ۷ میلیون نفر سپردهگذاران در فردای روز اعلام خبر انحلال و آثار اجتماعی شومی که به همراه خواهد داشت، نیز از تبعات شوم آن خواهد بود.
باتوجه به وضعیت نامناسب چند بانک دیگر، این حرکت اجتماعی، تاثیر "دومینو" هم خواهد داشت، که در این وضعیت اجتماعی و نارضایتیهای ناشی از تورم معلوم نیست دامنهی آن تا کجا کشیده شود.
اگر اصلاح بانک انتخاب شود منابع لازم از محل داراییهای بانک به تدریج تامین میشود، به شرط اینکه یک هیات مدیره دانا و توانا برای بانک انتخاب شود و با آنان شرط شود که از بانک مرکزی هیچ پولی نباید توقع داشته باشند.
یکی دیگر از نکاتی که باید مورد توجه واقع شود، این است که با توجه به وجود داراییهای بانک، بیش از بدهیها، در نهایت خطر شکایت سهامداران بانک برعلیه بانک مرکزی و دولت و یک رسیدگی عادلانه میتواند محکومیت برای تامین نابخردانهی دولت و بانک مرکزی به همراه داشته باشد.
این محکومیت دو جنبه میتواند داشته باشد:
اول اینکه بانک مرکزی با تفسیر و تعبیر نادرست از استانداردهای حسابداری و مغایرت دستورالعملهای خود با نصِّ صریح قانون عملیات بانکداری بدون ربا، از ثبت ارزش داراییهای بانک به قیمت عادله خودداری و جلوگیری کرده و در مقابل، هزینههای مربوط به آن داراییها را به هزینه قطعی منظور کرده است و یک زیان غیرواقعی و ساختگی را به تصویر کشیده است.
دوم اینکه نسبت به انتصاب مدیران منصوب خود، در سه سال منتهی به ۱۴۰۳، بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومن پول نقد از بانک مرکزی به بانک آینده پرداخت کرده است. این اقدام، نادرست و نابجا، مدیران منصوب بانک مرکزی را از فکر کردن برای یافتن راه حل مناسب محروم کرده و پول نقدِ بدون زحمت و بدون دردسرِ دریافتی از بانک مرکزی را صرف هزینههای جاری بانک کردند و وضعیت آن را بسیار آشفته نمودند. تاثیر تورمی این تصمیم نابخردانه نیز به دوش مردم مزید بر علت شد و کمر آنان را بیش از پیش خم کرد.
نمیتوان گفت که کسانی که نسخه انحلال را مینویسند، هدفشان ایجاد آشوب در کشور است. حتی نمیتوان گفت که از این اتفاق بسیار ناگوار اطلاع دارند، اما قطعا میتوان گفت که چنین تصمیمی، چنان نتیجهای بار خواهد آورد.
آیا وقت آن نرسیده که برای حل مشکلات اقتصادی کشور راه حلهای علمی و منطقی و اصولی را دنبال کنیم و از هیاهو و جوّسازی پرهیز کنیم؟ حتما وقت آن رسیده است.
حال، یکی از سهامداران، در پاسخ به یادداشت رئیس پیشین بانک مرکزی درباره "یادداشت کارشناسی طهماسب مظاهری پیرامون آیندهی بانک آینده" چنین نوشت:
در ادامه، پس از انتشار مطلب منتسب به ایشان، پاسخ های متعددی برای این رسانه ارسال گردید که یکی از آن پاسخ ها، حاوی نکاتی ارزنده و قابل تامل می باشد که به جهت کمکی ولو اندک به تعیین تکلیف این گره نظام بانکی و اقتصاد کشور، این رسانه آن را مجدد منتشر کرده و مسئولین امر را به خواندن چندین باره آن دعوت میکند:
جناب آقای مظاهری؛ در پاسخ به یادداشت جنابعالی درباره "آینده بانک آینده"، چند نکته مهم و محل تأمل وجود دارد که شایستهی طرح است:
نخست، اینکه فرض شده در صورت انحلال بانک، بانک مرکزی باید تمام مبلغ سپردهها را بهصورت نقدی تأمین کند و پایه پولی را افزایش دهد، محل بحث است. چرا باید بانک مرکزی لزوماً خودش اقدام به تزریق پول جدید کند؟ آیا امکان استفاده از داراییهای نقدشوندهی بانک، فروش داراییها، یا تأمین مالی از طریق اوراق بدهی یا صندوق ضمانت وجود ندارد؟ اصولاً در هیچ کجای دنیا، انحلال یک بانک بهمعنای خلق پول معادل سپردهها از سوی بانک مرکزی نیست. این ادعا بیش از آنکه اقتصادی باشد، هشدارآمیز و سیاسی است.
دوم، مراجعه ۷ میلیون سپردهگذار در «فردای انحلال» نیز سناریویی اغراقآمیز است. نظام بانکی، اگر مدیریت شفاف، اطلاعرسانی درست و تضمینهای مشخص برای سپردهگذاران داشته باشد، لزوماً با موج هجوم مواجه نمیشود. اینکه از قبل اعلام کنیم انحلال یعنی «آشوب»، بیشتر به فضای ترسافکنی میانجامد تا تحلیل منطقی.
سوم، اتفاقاً خطر دومینویی که از آن سخن گفتید، وقتی بیشتر خواهد شد که بانکهای مشکلدار باقی بمانند، زیان انباشتهی آنها بیشتر شود، و هر روز خبر فساد و عدم شفافیت منتشر شود. اعتماد عمومی از طریق «اصلاح واقعی یا تسویهی شفاف» تقویت میشود، نه با نگهداشتن مصنوعی بانکهای ورشکسته.
چهارم، اینکه بانک آینده داراییهایی بیش از بدهی دارد، اگر درست باشد، اتفاقاً به معنای آن است که میتوان از طریق انحلال حسابشده و مدیریتشده، بخش مهمی از منابع را از محل فروش داراییها تأمین کرد، بدون اینکه نیازی به پولپاشی از سوی بانک مرکزی باشد.
با احترام به دغدغه جنابعالی، بهنظر میرسد صورتمسئله باید دقیقتر و عاری از مفروضات ترسناک مطرح شود. راهحل بحران بانکی ایران، نه در انکار ورشکستگی و نه در خلق پول بیضابطه، بلکه در شفافیت، پاسخگویی، مدیریت داراییها و تصمیمگیری جسورانه، اما علمی است.





