بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۲۳

سهم ارزنده؛ چگونه از میان داده‌ها، گنج بورسی را بیرون بکشیم؟

سهم ارزنده؛ چگونه از میان داده‌ها، گنج بورسی را بیرون بکشیم؟
در فضای پرنوسان و گاه هیجانی بازار سرمایه، اصطلاح «سهم ارزنده» به‌کرات در محافل بورسی شنیده می‌شود. اما تعریف دقیق این واژه برای بسیاری از فعالان بازار، همچنان مبهم یا نادرست است.
کد خبر : ۲۹۵۹۹۷
نویسنده :
علی سلامت

به گزارش بورس نیوز، در فضای پرنوسان و گاه هیجانی بازار سرمایه، اصطلاح «سهم ارزنده» به‌کرات در محافل بورسی شنیده می‌شود. اما تعریف دقیق این واژه برای بسیاری از فعالان بازار، همچنان مبهم یا نادرست است. برخی، صرفاً به پایین بودن نسبت قیمت به سود (P/E) بسنده می‌کنند، برخی دیگر دارایی‌های پنهان را معیار اصلی می‌دانند. اما واقعیت این است که ارزندگی یک سهم، حاصل ترکیب چند مؤلفه کلیدی است؛ از تحلیل بنیادی گرفته تا شناخت رفتار بازار و تحلیل صنعت.

در این گزارش، به ۱۰ معیار مهم و کاربردی برای تشخیص سهم ارزنده می‌پردازیم. معیار‌هایی که هر سرمایه‌گذار حرفه‌ای باید به آنها مسلط باشد تا بتواند در میان انبوه نماد‌های بورسی، فرصت‌های طلایی را شناسایی کند.

 

۱. نسبت قیمت به سود (P/E) پایین، اما معتبر

 

 نسبت قیمت به سود یکی از رایج‌ترین شاخص‌های ارزندگی در بازار است. این نسبت نشان می‌دهد که بازار حاضر است چند ریال برای هر ریال سود شرکت پرداخت کند. اما باید توجه داشت که پایین بودن عدد P/E همیشه به معنای ارزندگی نیست. مهم این است که «سود» مبنا، واقعی، پایدار و از جنس عملیات شرکت باشد.

اگر P/E یک شرکت نسبت به میانگین صنعتش پایین باشد، ولی سود شرکت از محل‌هایی مانند فروش دارایی، درآمد سرمایه‌گذاری یا نوسانات ارزی حاصل شده باشد، این نسبت گمراه‌کننده است. همچنین شرکت‌هایی که زیان انباشته دارند یا سابقه تقسیم سود ندارند، حتی با P/E پایین نیز ممکن است ارزنده نباشند.

روش تحلیلی:

مقایسه نسبت P/E شرکت با میانگین صنعت و بررسی ترکیب سود شرکت در صورت سود و زیان. اگر P/E کمتر از ۷۰٪ میانگین صنعت باشد و سود حاصل از عملیات اصلی و قابل تکرار باشد، می‌توان احتمال ارزندگی را مطرح کرد

۲. روند صعودی سودآوری در گزارش‌های متوالی


داشتن سود به‌تنهایی معیار کافی برای ارزندگی نیست. شرکت باید نشان دهد که توانایی افزایش سودآوری را دارد. این افزایش باید ناشی از بهبود در فروش، کاهش هزینه‌ها، بهبود بهره‌وری یا رشد سهم بازار باشد، نه درآمد‌های اتفاقی.

اگر شرکت در چند فصل متوالی رشد سود هر سهم (EPS) داشته و این روند همراه با رشد سود عملیاتی و حاشیه سود بوده، نشان‌دهنده مدیریت اثربخش، کنترل هزینه‌ها و افزایش کارایی است. چنین شرکت‌هایی ظرفیت ارزندگی بالایی دارند.

روش بررسی:

تحلیل روند سود خالص و سود عملیاتی در صورت‌های مالی فصلی حداقل ۴ فصل اخیر. اگر EPS طی این مدت رشد متوسط بیش از ۱۵٪ داشته باشد و منابع آن شفاف باشد، نشانه مثبتی برای ارزندگی است.

 

۳. دارایی‌های باارزشِ کمتر دیده‌شده

 

بسیاری از شرکت‌های بورسی دارایی‌هایی دارند که در ترازنامه با بهای تمام‌شده تاریخی ثبت شده‌اند و ارزش روز آنها به مراتب بالاتر است. این دارایی‌ها معمولاً شامل زمین، املاک، تجهیزات، یا سرمایه‌گذاری‌هایی هستند که اگر به ارزش‌گذاری مجدد برسند، می‌توانند تأثیر قابل‌توجهی بر ارزش ذاتی شرکت بگذارند.

در مواردی، شرکت‌هایی وجود دارند که ارزش روز دارایی‌هایشان تا چند برابر بیش از آن چیزی است که در صورت‌های مالی ثبت شده، اما بازار هنوز این شکاف قیمتی را کشف نکرده است. این موضوع به‌ویژه در شرکت‌هایی که دارایی‌های بلندمدت قابل‌توجهی دارند (مانند زمین و ملک) بیشتر دیده می‌شود.

روش تحلیلی:

مقایسه «ارزش بازار شرکت» با «خالص ارزش روز دارایی‌ها» (NAV). اگر نسبت ارزش بازار به NAV کمتر از ۶۰ درصد باشد، می‌توان فرض کرد که بازار بخشی از ارزش ذاتی شرکت را نادیده گرفته و احتمال ارزندگی سهم وجود دارد.

 

۴. نسبت قیمت به فروش و قیمت به ارزش دفتری

 

 یکی دیگر از راه‌های بررسی ارزندگی، تحلیل نسبت قیمت به فروش (P/S) و قیمت به ارزش دفتری (P/B) است. این دو نسبت، مکمل P/E هستند و می‌توانند در شرکت‌هایی که هنوز سودآوری مشخصی ندارند یا در حال گذار هستند، به تحلیل‌گر کمک کنند.

نسبت P/S پایین در یک شرکت سودآور نشان می‌دهد که بازار حاضر است مبلغ کمی برای هر ریال فروش پرداخت کند. این حالت می‌تواند بیانگر کم‌توجهی بازار یا فشار فروش مقطعی باشد. همچنین P/B پایین در شرکت‌هایی که دارایی‌های ثابت و مشهود دارند، می‌تواند نشان‌دهنده ارزندگی بالقوه باشد.

روش تحلیلی:

مقایسه P/S و P/B با میانگین صنعت و تحلیل سود عملیاتی. اگر P/S کمتر از ۱.۵ و P/B کمتر از ۱ باشد، و همزمان شرکت در مسیر سودآوری باشد، می‌توان سهم را جزو گزینه‌های ارزنده در نظر گرفت.

 

۵. ساختار مالی سالم و بدهی پایین

 

استحکام مالی و توان بازپرداخت بدهی‌ها، از عوامل کلیدی در ارزیابی پایداری و ارزندگی یک شرکت است. شرکتی که بدهی زیادی دارد، در برابر نوسانات اقتصادی و نرخ بهره آسیب‌پذیر است. از سوی دیگر، نسبت‌های مالی مناسب نشان می‌دهد که شرکت می‌تواند تعهدات مالی خود را بدون فشار شدید تأمین کند.


روش بررسی:

تحلیل نسبت بدهی کل به حقوق صاحبان سهام (زیر ۱)، نسبت جاری (بالاتر از ۱.۵)، و نسبت پوشش بهره (بالاتر از ۳) از صورت‌های مالی آخرین دوره.

 

۶. جریان نقدی واقعی از عملیات

 سود واقعی زمانی معنا دارد که به وجه نقد تبدیل شود. اگر شرکتی سود نشان می‌دهد، اما نقدینگی از فعالیت‌های اصلی‌اش خارج نمی‌شود، سودآوری آن پایدار نیست. جریان نقدی ناشی از عملیات باید با سود خالص هماهنگ باشد، وگرنه احتمال شناسایی سود غیرواقعی یا حساب‌سازی بالا می‌رود.

روش تحلیلی:

بررسی صورت جریان وجوه نقد و مقایسه آن با سود خالص. اگر جریان نقدی از عملیات حداقل ۱۰٪ فروش شرکت را پوشش دهد و نسبت آن به سود خالص در بازه ۰.۸ تا ۱.۲ باشد، نشان‌دهنده سلامت مالی شرکت است.

 

۷. چشم‌انداز صنعت و مزیت رقابتی شرکت

 

 تحلیل ارزندگی بدون بررسی صنعت، ناقص است. شرکت‌هایی که در صنایع رو به رشد فعالیت می‌کنند، معمولاً فرصت‌های بیشتری برای توسعه دارند. اما مهم‌تر از آن، داشتن مزیت رقابتی پایدار در آن صنعت است.


روش بررسی:

تحلیل روند رشد صنعت در ۳ سال اخیر، بررسی موقعیت شرکت در صنعت از نظر سهم بازار، مزیت‌های رقابتی، قیمت تمام‌شده و موانع ورود رقبا.

 

۸. مدیریت سالم و شفافیت اطلاعاتی

 یکی از پایه‌های اعتماد سرمایه‌گذاران، شفافیت اطلاعاتی و ثبات مدیریتی است. شرکت‌هایی که به‌موقع گزارش می‌دهند، تغییرات ناگهانی و غیرقابل‌توجیه در طبقه‌بندی‌های حسابداری ندارند و اطلاعات‌شان شفاف و دقیق است، ریسک کمتری برای سهام‌داران دارند.

روش بررسی:

بررسی زمان‌بندی انتشار گزارش‌ها، سابقه تغییرات در سود خالص، ترکیب اعضای هیأت‌مدیره، و میزان شفافیت گزارش تفسیری مدیریت در کدال.پ

 

۹. فروش پایدار و وابستگی کم به مشتری خاص 

 

فروش پایدار ستون فقرات سودآوری بلندمدت است. شرکتی که فروش آن وابسته به چند مشتری محدود باشد، در صورت از دست دادن یک قرارداد، دچار آسیب جدی خواهد شد. در مقابل، شرکتی با تنوع بازار، مشتریان متعدد، و ثبات فروش، از دید سرمایه‌گذار جذاب‌تر است.


روش تحلیلی:

بررسی نوسان فروش در صورت مالی سالانه و یادداشت‌های پیوست. اگر فروش سالانه نوسان کمتر از ۲۰٪ داشته و سهم مشتری اول کمتر از ۵۰٪ باشد، نشانه‌ای از پایداری فروش است.

۱۰. نشانه‌های اقبال بازار

در نهایت، سهم ارزنده باید مورد توجه بازار قرار بگیرد تا رشد کند. حتی اگر سهمی از نظر بنیادی عالی باشد، بدون ورود پول و تقاضا، رشد قیمتی نخواهد داشت. بررسی تابلو سهم، رفتار حقوقی‌ها، و حجم معاملات، نشان می‌دهد آیا بازار متوجه ارزندگی آن شده یا نه.


روش بررسی:

تحلیل حجم معاملات ۲۰ روزه، خالص خرید حقوقی، کندل‌های برگشتی، و روند قیمتی در تایم‌فریم روزانه و هفتگی. جمع‌بندی ارزندگی یک سهم، نه در یک نسبت ساده، بلکه در مجموعه‌ای از عوامل مالی، صنعتی و رفتاری شکل می‌گیرد. یک تحلیل‌گر حرفه‌ای باید از تمام این زوایا به سهم نگاه کند و فقط به یک عدد یا نسبت بسنده نکند.

سهمی که هم از نظر بنیادین قوی باشد، هم در صنعتی با چشم‌انداز رشد قرار داشته باشد، و هم به‌تدریج توجه بازار را جلب کند، همان گنج بورسی است که هر سرمایه‌گذار آگاه به‌دنبالش می‌گردد.


تحلیل بنیادی قطب‌نماست؛ اما اقبال بازار، بادبانی‌ست که کشتی سرمایه‌گذاری را به مقصد می‌رساند.


علی سلامت – تحلیلگر ارشد بازار سرمایه

مریم سلامت – کارشناس ارشد حسابداری و فعال در حوزه خدمات مالی 

اشتراک گذاری :
گزارش خطا
ارسال نظر