احتمال بازگشت جناح احمدینژاد به عرصه قدرت با بودجه 94
سخنان سه چهره نزدیک به اصلاحطلبان در همایش انجمن اسلامی در دانشگاه تهران با خشم روزنامههای اصولگرا همراه شده است. در مقابل روزنامه آرمان از این جلسه دفاع کرده است. تحلیل شرایط مذاکرات هستهای و چرایی اظهارنظرهای متناقض اعضای 5+1 در کنار بررسی شرایط اقتصادی سال آینده کشور و بازار ارز دیگر مطالب مهم روزنامههای اول هفته هستند.
احتمال بازگشت جناح احمدي نژاد به عرصه قدرت با بودجه 94
ابتکار در گزارشی با عنوان«افزايش نرخ دلار؛ آرام و بي سروصدا »نوشته: به نظر ميرسد نوسانات نرخ دلار هر از چند گاهي به داستان پرحاشيهاي براي اقتصاد كشور تبديل ميشود. چه آن هنگام كه افزايش نرخ دلار به جمشيد بسم ا... منتسب شد و چه هم اكنون كه اين نرخ بي سر و صدا در حال افزايش است و اگر كمي از آهنگ افزايش آن كاسته ميشود، ملاحظه مردم را ميكند!
گويا افزايش نرخ دلار به نوعي بازي سياسي از سوي غربيها مبدل شده و هر زمان كه اراده كنند ميتوانند ذخاير ارزي كشورها را مورد هدف قرار دهند.
پس از بازي سياسي و به قول وزير نفت، توطئه سياسي آمريكايي ها كه با همكاري عربستان به وقوع پيوست و در پي آن كاهش جهاني قيمت نفت به تبع كاهش نيافتن عرضه نفت در اجلاس 166 اوپك در دستور كار قرار گرفت، سياست افزايش نرخ دلار بيش از پيش تقويت شد به طوري كه دامنه آن، واحد پولي روسيه ( روپل) را نيز گرفته است.
اما در ايران، اين موضوع با درآمدهاي نفتي حاصل از فروش نفت گره خورده و كسري بودجه احتمالي دولت در پايان امسال، كار را كمي پيچيده تر كرده است. در حالي كه به گفته وزير اقتصاد و رييس كل بانك مركزي، قرار نيست اتفاقات گذشته در خصوص نرخ ارز و افزايش لجام گسيخته بهاي دلار دوباره به وقوع بپيوندد، اما به نظر ميرسد اين اظهارنظرها، وعدهاي بيش نباشد، همانند گذشته كه رييس كل سابق بانك مركزي خبر از كاهش نرخ دلار ميداد، اما بازار به آن بي اعتنا شده بود. در اين دوره نيز دولتمردان وعده افزايش نيافتن نرخ دلار را داده اند اما اين نرخ تاكنون با كمترين سر و صدا و آرام آرام بالاتر رفته و از زمان پايان مذاكرات اخير كه در آن، توافق نهايي به 7 ماه آينده موكول شد، نرخ دلار از 3200 تومان به بالاتر از 3500 تومان افزايش يافته است.
از سوي ديگر وزير امور اقتصادي و دارايي به تازگي، نرخ 2850 توماني را براي بودجه سال آينده را مناسب دانسته و تاكيد كرده كه بايد شرايط به گونهاي فراهم شود تا فاصله نرخ آزاد با نرخ مبادله اي به كم ترين ميزان ممكن برسد، ادعايي كه كمي دور از واقعيت به نظر ميرسد.
اين در حالي است كه كم شدن فاصله نرخ آزاد با نرخ مبادله اي كه در بودجه تعيين ميشود تا كنون دست نيافتني بوده و هميشه نرخ آزاد حداقل 5000 ريال بيش تر از نرخ مبادله اي بوده است. در واقع اتخاذ سياست هاي اصولي پولي و مالي از سوي دولت و برقرار كردن تعادل در بازار ارز توسط بانك مركزي در مواقع ضروري از الزامات افزايي نيافتن بي رويه نرخ دلار محسوب ميشود. به بيان ديگر دولت بايد در ابتدا وابستگي خود به درآمدهاي نفتي را به ميزان قابل ملاحظه اي كم كند و سپس در انديشه به وجود آوردن تعادل در بازار ارز باشد، چرا كه اگر درآمد دولت ازمنابع حاصل از فروش نفت كاهش نيابد، حتي اگر نرخ دلار به يكباره افزايش نيابد باز هم انتظارات افزايش اين نرخ همانند انتظارات تورمي به بلاي جان اقتصاد خواهد شد.
در هر صورت نوسانات نرخ دلار در كشوري كه عمده درآمدش به فروش نفت وابسته است، تاثيرات سويي در پي دارد و در صورتي كه سياست هاي پولي اصلاح نشود نميتوان به آينده اصلاحات ارزي خوشبين بود. به عبارت ديگر يا ذخاير ارزي بايد نوسانات نرخ ارز را پوشش داده و جبران كند و يا اصلاحات ارزي و سياست هاي دولت با هماهنگي كامل با بانك مركزي از ايجاد آثار منفي در اقتصاد جلوگيري نمايد.
حال بايد ديد تا مدت باقي مانده تا پايان سال جاري كه دولت لايحه بودجه را نيز به مجلس تقديم كرده، اين نرخ با چه نوساني مواجه شده و بانك مركزي تا چه اندازه قادر خواهند بود تا با واريز دلار به بازار و افزايش عرضه به كنترل بازار بپردازد.
دنیای اقتصاد نیز«مانیفست رسمی برای دلار منتشر شده توسط بانک مرکزی»را مورد توجه قرار داده و نوشته: بانک مرکزی در اقدامی کمسابقه با انتشار بیانیهای رسمی، از راهبرد اصلی خود در قبال بازار ارز رونمایی و از عملکرد سیاستگذار ارزی در مدیریت بازار در 15 ماه اخیر دفاع کرد. این بیانیه که در واکنش به برخی از گزارشها و اظهارات انتقادی اخیر علیه سیاستهای بانک مرکزی منتشر شده، برای نخستین بار و با صراحت، مهمترین راهبرد بانک مرکزی در قبال بازار ارز را «حفظ نوسانات نرخ ارز در محدوده قابل قبول، حول روند قیمتی مورد حمايت متغيرهاي بنيادين» عنوان کرده است. بر اساس این بیانیه، بانک مرکزی با هدف «حفظ ثبات بازار»، سیاست «مدیریت موثر نوسانات با ابزارهای اصولی» را در دستور کار خود قرار داده است و برای این سیاست، دو متغیر مهم یعنی «سطح مناسب برای نرخ» و «محدوده تغییرات قابل قبول برای نوسان ارزی» را مشخص کرده است. بر اساس توضیحات ارائه شده، بانک مرکزی در تعیین نرخ تعادلی و مناسب برای ارز، به عوامل «بنیادین» توجه دارد که یکی از مهمترین آنها «تفاوت تورم داخل و خارج» عنوان شده است؛ یعنی افزایش تدریجی نرخ ارز در صورت تداوم تورم. این بیانیه با دفاع از مصاحبههای ارزی مسوولان بانک مرکزی، این اقدامات را در راستای «افزایش شفافیت بازار» و برای خنثی کردن «رفتارهای هیجانی در عرضه و تقاضای ارز» تحلیل کرده است.
حسین راغفر نیز در گفت وگو با «اعتماد» گفته است:«دولت بايد بودجه سايه سال ٩٤ را تدوين كند».
به نوشته اعتماد لايحه بودجه سال آينده از لحاظ بودجه نويسي تفاوت چنداني با لوايح قبلي بودجه ندارد.
حسين راغفر با اعلام اين مطلب در گفت وگو با خبرنگار «اعتماد»، در تشريح ويژگي هاي لايحه بودجه سال آينده افزود: بررسي ها نشان مي دهد لايحه بودجه سال آينده از نظر بودجه نويسي نمونه تيپيك يك بودجه ايراني است و نمي تواند بسياري از اهداف پيش بيني شده دولت را محقق كند. اين كارشناس اقتصادي با اشاره به اينكه توسعه يكي از اهداف مهم مد نظر دولت است، گفت: نخستين گام براي قرار گرفتن در اين مسير تدوين لايحه بودجه يي است كه بتواند در خدمت اهداف توسعه يي باشد اما لايحه بودجه سال آينده نمي تواند اين هدف را محقق كند چرا كه اين لايحه در خدمت اهداف توسعه يي نيست.
وي با اشاره به اينكه قيمت هر بشكه نفت در لايحه بودجه سال آينده ٧٢ دلار تعيين شده است، گفت: به نظر مي رسد اين پيش بيني كاملاخوشبينانه است و دولت بايد با توجه به شرايط جديد آن را مورد بازنگري قرار دهد.
وي در توضيح اين مطلب افزود: در صورت تداوم روند كنوني قيمت هر بشكه نفت ممكن است حتي به ٤٠ دلار نيز برسد و دولت بايد حتما جايگزيني براي وضعيت موجود داشته باشد تا در صورت تحقق اين پيش بيني بتواند آن را جايگزين پيش بيني هاي فعلي كند.
او با تاكيد بر اينكه تدوين بودجه سايه از ضرورت هاي اصلي سال آينده است، گفت: بسياري از اقتصاددانان پيش بيني مي كنند اقتصاد جهاني سال آينده با بحران روبه رو خواهد شد. راغفر در توضيح اين مطلب افزود: بر اساس پيش بيني ها اقتصاد جهاني با بحراني از جنس سال ٢٠٠٨ روبه رو است و اگر دولت برنامه يي براي رويارويي با بحران اقتصاد جهاني نداشته باشد، در موقعيت سختي گرفتار خواهد آمد. وي با تاكيد بر اينكه قصد ندارد دولت را تخريب كند، ادامه داد: من از بازگشت جناح احمدي نژاد به عرصه قدرت ابا دارم و از اين رو تاكيد مي كنم بايد دولت برنامه ريزي دقيقي براي رويارويي با شرايط جديد داشته باشد و از اجراي سياست هاي تعديل ساختاري نيز خودداري كند.
انتقاد تند روزنامههای اصولگرا و حمایت آرمان از شیرزاد و زیباکلام
روزنامه آرمان، حتی اعتراض به سخنان شیرزاد و زیباکلام در مورد برنامه هستهای را نیز به احمدینژاد ربط داده و در بخشی از مطلبی با عنوان«ادبیات احمدینژادی در زبان دلواپسان»نوشته: شروع این پروژه جدید روز چهارشنبه بود. زمانی که بار دیگر استقبال چشمگیری از سخنرانیهای دکتر باوند، دکتر شیرزاد و دکتر زیباکلام در دانشگاه تهران صورت گرفت و این استقبال با واکنش افرادی مواجه شد که انتقاد از دولت قبل، خواهناخواه انتقاد به آنان تعبیر میشود و جالب اینکه این افراد با ادبیاتی که در دولتهای نهم و دهم در میان سیاستمداران باب شده بود، درباره این چهرههای اصلاحطلب موضع گرفتند. آنچه پس از این سخنرانیها گفتند عبارت بود از: دروغبافیهای خیانتآمیز(حسین شریعتمداری)، کج فهمی و چراغ سبز نشان دادن به دشمنان (زارعی)، عامل بیجیره و مواجب و نوکر بیگانه (کوثری)، مزدور سیاسی(حقیقتپور)، دریافت چمدانهای دلار(رسایی)، جاده صافکن آمریکا (طیبزاده) و... . صحبتهایی که صرفنظر از حُسننیت گویندگان، تناقض در آن آشکار است!
جوان اظهارات سخنرانان همایش در دانشگاه تهران را«تكرار «صداي اسرائيل» از پايگاه اصلاحطلبي»نامیده و نوشته: عرصه مذاكرات هستهاي اين روزها به خط مقدم تقابل نظام سلطه با نظام اسلامي تبديل شده وانتظار دولتمردان در حمايت همه رسانهها وعناصر تأثير گذار در كشور از مذاكرات (البته مشروط به رعايت خطوط قرمز نظام) انتظار به حقي است، اما جاي اين سؤال باقي است كه چرا در شرايطي كه هرگونه نقد منطقي نسبت به روند مذاكرات با «انگ دلواپسي» محكوم ميشود، نسبت به اينگونه ساختارشكنيها و زير سؤال بردن تلاشهاي دو دهه گذشته كه محصول تلاش همه دولتهاست و از سوي اين مدعيان اصلاحطلبي و اعتدال گرايي مطرح ميشود، سكوت اختيار ميشود.
کیهان در بخشی از یادداشت روز خود با عنوان«درشتنمایی ریزها !»در این باره نوشته: «درشتنمایی ریزها» و گندهگویی درباره «کوچک»ها یکی از شگردهای شناخته شده عملیات روانی است و کاربرد آن هنگامی است که دشمن در طرف مقابل و در میدان حریف، هیچ شخص، گروه، حزب و یا جمعیت قابل اعتناء و ریشهداری را با اهداف خود همسو نمییابد تا خواسته تحمیلی خود را، خواسته بخشی از مردم در کشور حریف معرفی کند و از این طریق به آن مشروعیت! و مقبولیت! ببخشد. شگرد «درشت نمایی ریزها» دقیقاً در این نقطه به کار گرفته میشود و دشمن با بهرهگیری از رسانههایی که در اختیار دارد - چه داخلی و چه خارجی- به بزرگنمایی افراد فریبخورده و یا خدای نخواسته خریداری شدهای میپردازد که به هر علت آنها را شکار کرده است و تلاش میکند از «کاه» آنها «کوه» بسازد. بدیهی است که واقعیت «کوچک» این «گندهگویی»ها از نگاه مردم پنهان نیست ولی دشمن از به کارگیری شگرد یادشده دو هدف مشخص را دنبال میکند، اول؛ پمپاژ این «توهم» در داخل که قاطبه ملت نسبت به فلان گزینه مورد نظر نظام، نگاه یکسان ندارند! این مأموریت را برخی از رسانههای داخلی برعهده میگیرند و دوم؛ توجیه مردم خود که قرار است هزینه دشمنی با کشور حریف از کیسه آنان پرداخت شود. این وظیفه را رسانهها و مقامات رسمی دشمن دنبال میکنند و...
وطن امروز نیز در بخشی از پاسخش به شیرزاد و زیباکلام با عنوان«بیانصافتر از آمریکا»نوشته: بدون اینکه هدف پرداختن به جزئیات باشد، صرفا به این موضوع اشاره میکنم که 3 دسته استدلال در مقابل این مدل از انکار بدیهیات قابل طرح است:
1- دسته استدلال اول مربوط به این است که مرجع تشخیص اینکه یک کشور صاحب فناوری هستهای هست یا نه و اگر هست تا چه حد در این حوزه پیشرفت کرده آژانس بینالمللی انرژی اتمی است نه یک استاد فیزیک در آستانه بازنشستگی که جزوات درسیاش را هم در 2 دهه گذشته تغییر نداده است. از فردی مانند احمد شیرزاد که اساسا متخصص مهندسی هستهای نیست و هرگز به طور نظاممند درباره جنبههای فنی و سیاسی این موضوع کار نکرده، نباید تعجب کرد که حتی یک بار یکی از گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران را نخوانده باشد. در شرایطی که آژانس مکررا و در اسناد متعدد تایید کرده ایران یکی از برترین دارندگان دانش و فناوری هستهای بویژه چرخه سوخت در جهان است، آیا دیگر اهمیتی دارد که قضاوت فردی مانند شیرزاد–که یکی از مسؤولان سازمان انرژی اتمی سالها قبل به من گفت پس از چانهزنی بسیار بضاعت علمی بر عهده گرفتن حتی یکی از پروژههای این سازمان را هم در خود ندید - چه باشد؟
2- دسته استدلال دوم مربوط به مجموعه اعترافات مقامهای آمریکایی و اسرائیلی درباره عمق پیشرفتهای فنی ایران است. از همه جالبتر، این است که همین حالا وقتی مقامهای دولت آمریکا میخواهند با حمله نظامی اسرائیل به برنامه هستهای ایران مخالفت کنند مهمترین استدلالی که مطرح میکنند این است که این دانش در ذهن جوانان و دانشمندان ایرانی بومی شده و هیچ دانشی را نمیتوان با بمباران از بین برد. خب! این چگونه پیشرفتی است که اوباما و نتانیاهو را از حمله به ایران بازداشته ولی احمد شیرزاد حتی قادر به دیدن آن هم نیست؟ آیا نباید نتیجه گرفت ایراد از چشمهای ایشان است؟
3- دسته استدلال سوم مربوط است به میزان امتیازهایی که غرب حاضر است در ازای دست برداشتن از فناوری غنیسازی به ایران اعطا کند. اگر این فناوری آنطور که شیرزاد و دوستانش عقیده دارند تا این حد عقب مانده و بیارزش بود، چرا باید اربابان آمریکایی آنها حاضر میشدند این حجم از امتیازها را برای دست برداشتن از آن پیشنهاد کنند یا در واکنش به اصرار ایران به حفظ آن چنین فشارها و محدودیتهای عظیمی را بر ایران تحمیل کنند؟ اگر یک ماشین با 10 هزار ماشین تفاوتی ندارد، چرا باید تیم مذاکرهکننده ایران برای 100 ماشین بالاتر یا پایینتر، یک سال چانه بزند؟ باز به همان نتیجه سابق میرسیم. تمام سرویسهای اطلاعاتی، اندیشکدهها و دانشگاههای غربی میگویند ایران راه طولانی را در زمانی کوتاه طی کرده اما احمد شیرزاد میگوید کلا خبری نیست، چرا که اساسا نمیداند خبر کدام است و کدام نیست!
فقط توجه به همین 3 دسته استدلال کافی است که دریابیم سخن اصلی امثال شیرزاد آنی نیست که میگویند بلکه اعتراض واقعی آنها در واقع به این است که چرا ایران بدون اجازه آمریکا یک فناوری پیشرفته را توسعه داده و به این سبب نظم جهانی مطلوب آمریکا را به هم ریخته است.
در مذاکرات هستهای چه میگذرد؟
رسالت از«شکاف دوباره ميان اعضاي 1+5 در مذاکرات هسته اي»خبر داده و نوشته: شکاف ميان اعضاي 1+5 در خصوص مذاکرات هسته اي با ايران کاملا مشهود است.نوع موضع گيري متفاوت اعضاي غربي 1+5 با دو کشور روسيه و چين نشان مي دهد که زياده خواهي هاي ايالات متحده آمريکا و تروئيکاي اروپايي پاي ميز مذاکرات همچنان ادامه دارد.ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه اعلام کرده است که کشورش با شرکاي ايراني براي حل مسئله هسته اي ايران همکاري مي کند و وضعيت به گونه اي است که طرف هاي مذاکره کننده هسته اي به توافق جامع خيلي نزديک شده اند.همچنين رئيس جمهوري روسيه مواضع سنجيده جمهوري اسلامي ايران در مسئله هسته اي را ستود.وي در مورد امکان سفر خود به تهران گفت: سفر من به ايران امکانپذير است و در صورت نياز از کانال هاي ديپلماتيک بررسي مي شود.رئيس جمهور روسيه گفت: به تماس ها با رئيس جمهوري ايران ادامه مي دهيم و اگر نياز به سفر به تهران وجود داشته باشد اين امکان را بررسي مي کنيم و هيچ محدوديتي در اين مورد در رابطه با عوامل خارجي وجود ندارد.رئيس هيئت مذاکره کننده چين در آخرين دور مذاکرات ايران و 1+5 در ژنو، نشست اخير را در عين فشردگي، واقع بينانه، ثمربخش و قابل قبول دانست.مذاکرات معاونان وزيران خارجه ايران و کشورهاي 1+5 پس از سه روز گفتگو، در ژنو به کار خود پايان داد.«وان چون» که مسئوليت هيئت اعزامي چين به ژنو را برعهده داشت، در سخناني که از او در رسانههاي چيني از جمله سايت خبري «راديو چين» منعکس گرديد، يادآور شد: خوشبختانه در نشست اخير طرفهاي مذاکره کننده ضمن غنيمت شمردن فرصت پيش آمده به نقطه نظرات مشترکي دست يافتند که اين موضوع مايه مباهات و خرسندي است.وي خاطر نشان کرد که نزديک تر شدن ديدگاههاي طرفين به هم و کنار گذاشتن برخي اختلاف نظرها به طور حتم ايران و 1+5 را در رسيدن به نتيجه مورد دلخواه نزديک تر ميکند.
اما در مقابل، ديپلماتهاي ارشد فرانسه و بريتانيا در نشست اخير سازمان ملل مدعي شدند که ايران انعطاف پذيري کافي را در جريان مذاکرات هستهاي با 6 قدرت جهاني نشان نداده است!در حالي که مذاکرات ايران و 6 قدرت جهاني براي پايان دادن به اختلافات موجود بر سر برنامه هسته اي ايران در 12 سال گذشته ادامه داشته، ديپلمات هاي فرانسه و بريتانيا در سازمان ملل اعلام کردند که ايران در مذاکرات هسته اي انعطاف پذيري کافي را نشان نداده است.بر اساس اين گزارش اظهارات ديپلمات هاي فرانسه و بريتانيا در سازمان ملل در شرايطي است که دور ديگري از مذاکرات قدرت هاي جهاني و ايران بر سر برنامه هسته اي طي هفته جاري تکميل شده است.
فيليپه برتوکس ديپلمات فرانسوي در نشست شوراي امنيت گفت: علي رغم انعطاف پذيري ناکافي که در اين مرحله از سوي مذاکره کنندگان ايراني نشان داده است ما همچنان اميدوار به اين باور هستيم که ايران به دنبال دستيابي به يک توافق بلند مدت است.وي افزود: ما انتظار داريم که ايران انتخاب هاي راهبردي و تصميمات شجاعانه اي را در دورهاي آتي مذاکرات اتخاذ کند.
مايکل تاتهام ديپلمات بريتانيايي نيز در سخناني از ايران خواست تا انعطاف پذيرتر باشد. ايران بارها اتهامات غربي ها در خصوص تلاش براي دستيابي به بمب اتمي را رد کرده است. جمهوري اسلامي ايران بارها اعلام کرده است که هدف اصلي از برنامه هسته اي اهداف و مصارف صلح آميز است.سيد عباس عراقچي معاون وزير خارجه ايران نيز تاکيد کرده است که وي مذاکرات مفيدي را با قدرت هاي جهاني در شهر ژنو داشته است.
هيئت فرانسوي در سازمان ملل در توئيتر نوشته است که ايده هاي جديدي که در جريان مذاکرات در وين مطرح شده به دقت از سوي اعضاي 1+5 مورد نظر قرار گرفته است.ديويد پريسمن معاون نماينده آمريکا در سازمان ملل نيز تاکيد کرد که واشنگتن با ايراني ها به صورت بي نهايت و بي نتيجه مذاکره نخواهد کرد. وي افزود: گرچه ما هنوز بر اين باوريم که بهترين راه براي دستيابي به اهدافمان از طريق ديپلماسي است ولي براي هميشه پشت ميز مذاکره نخواهيم نشست. کميته تحريم هاي شوراي امنيت سازمان ملل بايد به نظارت بر نحوه اجراي تحريم ها عليه ايران ادامه دهد.در پايان مذاکرات هستهاي ژنو که از 24 تا 26 آذر (15 تا 17 نوامبر) در هتل پرزيدنت ويلسون برگزار شد، طرفين توافق کردند که در ماه آتي ميلادي (ژانويه) بار ديگر بر سر ميز مذاکرات بازگردند.در همين رابطه يک منبع نزديک به تيم مذاکره کننده روسيه اعلام کرده است که دور بعدي مذاکرات هستهاي ايران و گروه 1+5 در ژنو و قبل از 20 ژانويه برگزار مي شود.وي همچنين گفت: فعلا قرار است که دور بعدي در سطح معاونان برگزار شود.
اعتماد نیز در بخشی از گزارش خود از فضای مذاکرات هستهای، زیر عنوان«يارگيري هاي ضربدري امريكا و روسيه»نوشته: مذاكرات هسته يي ميان ايران و ١+٥ در حالي براي هفت ماه ديگر تمديد شد كه مسائل حاشيه يي، منطقه يي و فرامنطقه يي بسياري مي تواند در اين مدت بر موفقيت مذاكراتي كه از يك سال پيش آغاز شده است تاثيرگذار باشد. زماني كه ايران و شش كشور حاضر در اين گردونه در ماه نوامبر تمديد برنامه مشترك اقدام را اعلام كردند بسياري از تحليلگران از خطراتي گفتند كه ذات اين مذاكرات را تهديد خواهد كرد. حاشيه هايي نظير آغاز به كار كنگره جديد امريكا در ماه ژانويه با تركيب اكثريت جمهوريخواهان يا مسائل سوريه و جدال با داعش در اين كشور و عراق و يا تشديد تنش ميان روسيه و امريكا. زماني كه بيش از يك ماه پيش ايران و روسيه در سايه رفت و آمدهاي ديپلماتيك مقام هاي دو كشور بي سابقه ترين قراردادهاي همكاري اقتصادي را امضا كردند و گفته شد كه در شرايط تحريم ايران، روسيه به دنبال پيشبرد معامله نفت در برابر كالااست، زنگ خطر براي واشنگتن به صدا درآمد. علاوه بر اين روسيه قرارداد ساخت چند نيروگاه جديد در ايران را هم امضا كرده است و همين مساله به حساسيت بيشتر امريكايي ها به رابطه از پيش نزديك تر شده ايران و روسيه منتهي شد. امريكايي ها اعتقاد دارند كه در زمان جدال روسيه با اروپا و امريكا بر سر پرونده اوكراين، روس ها به دنبال تقويت رابطه خود با ايران به خصوص در حوزه اقتصادي هستند و اين مساله مي تواند به شكل غيرمستقيم بر مذاكرات هسته يي ايران با ١+٥ هم اثر گذار باشد چرا كه رونق اقتصادي در ايران به دست بالاي تهران در مذاكرات و عدم كوتاه آمدن اين كشور در مذاكرات هسته يي منتهي خواهد شد. در اين ميان به نظر مي رسد كه امريكا نيز رويه مقابله به مثل را با نزديكي به كوبا آغاز كرده است. اقدام ناگهاني و غافلگيركننده اوباما در باز كردن فضاي ديپلماتيك و اقتصادي رابطه با كوبا در حالي صورت گرفت كه پوتين در سال هاي گذشته تمام تلاش خود را براي احياي رابطه با كوبا و بازگرداندن سطح رابطه به روزهاي اوج آن در دوران جنگ سرد آغاز كرده بود. در جريان بحران در سوريه، كوبا به صراحت از موضع روسيه در قبال دولت بشار اسد حمايت كرد و دولت پوتين هم به دنبال احياي رابطه امنيتي با هاوانا بود كه ناگهان بحث تحريم هاي روسيه از سوي اروپا و امريكا مطرح شد و دولت رائول كاسترو ترجيح داد به سمت منبع اقتصادي پايدارتري مانند امريكا به جاي روسيه برود. در شرايطي كه روسيه و ايران تحت شديد ترين تحريم هاي غرب قرار گرفته اند و به نظر مي رسد كه دولت كاسترو هم چندان مايل به سرمايه گذاري روي چيني ها نيست، تنها كشوري كه مي تواند به هاوانا كمك كند، امريكا است.