سرمایهگذاری در اوراق بدهی، یک گام جلوتر از تورم!

به گزارش بورس نیوز، بازار بورس در شرایطی که تحت سلطه ریسکهای سیستمی قرار دارد، سرمایه گذاران خود را بیش از پیش ناامید کرده به طوری که فعالان بازار سهام به دنبال فرار از بازار بوده و بدون هیچگونه امیدی صرفا به دنبال حفظ سرمایه نیمه سوخته خود در بازار هستند؛ اما معامله گران حرفهای با تاکید بر پرتفوی سازی بهینه و متنوع ساختن سبد سرمایه گذاری خود در هر بازاری به دنبال کسب سود بوده که یکی از این بازارها، بازار بدهی است که فرصتهای متنوعی را در خود جای داده است...
آیا میتوان با ابزارهای درآمد ثابت، سودی مرکب و واقعی در اقتصاد تورمی ایران بهدست آورد؟! این سوالی است که قصد داریم در این مقاله به آن بپردازیم به طوری که در ابتدا باید بدانیم؛ بازار بدهی ایران طی سالهای اخیر بهسرعت در حال گسترش است، اما همچنان نگاه غالب به آن، محدود به سرمایهگذاری محافظهکارانه و کمهیجان است. با این حال، نگاهی دقیقتر به ساختار اوراق شرکتی با پرداخت کوپن دورهای، نشان میدهد که میتوان با بهرهگیری از تکنیک «بازچرخش کوپن»، بازدهی سرمایه را بهشکل مرکب افزایش داد. این استراتژی، که در صندوقهای درآمد ثابت رایج نیست، میتواند بازدهی سالانه را از ۳۴٪ اسمی به بیش از ۳۸٪ مؤثر برساند و بهعنوان راهکاری هوشمند برای پیشیگرفتن از نرخ تورم عمل کند. در شرایطی که بسیاری از ابزارهای سنتی از فشار تورم عقب ماندهاند، این روش میتواند سرمایهگذار را در موقعیتی جلوتر از بازار قرار دهد.
بازار بدهی چیست و چرا باید آن را جدی گرفت؟
بازار بدهی، یکی از ارکان اصلی نظام مالی هر کشور است که در آن، دولتها، شرکتها و نهادهای عمومی برای تأمین منابع مالی موردنیاز خود، اوراقی با نرخ بهره مشخص منتشر میکنند و در مقابل، متعهد به بازپرداخت اصل و سود سرمایه در آینده میشوند. این بازار، برخلاف بازار سهام که بر مبنای مشارکت در مالکیت شکل میگیرد، بر پایه قرضگیری و تعهد بازپرداخت است.
هدف اصلی بازار بدهی، تأمین مالی پایدار، شفاف و قابل برنامهریزی برای اقتصاد است؛ چه در سطح دولتها که برای پوشش کسری بودجه اوراق منتشر میکنند، و چه در سطح بنگاهها که نیاز به منابع برای توسعه فعالیتهای خود دارند. از سوی دیگر، این بازار برای سرمایهگذاران نیز اهمیت دارد، چرا که ابزارهایی با ریسک پایین و بازدهی مشخص در اختیار آنان قرار میدهد؛ گزینهای مناسب برای کسانی که بهدنبال درآمدی ثابت، بدون نوسانهای تند و تیز بازار سهام هستند.
در بسیاری از کشورها، بازار بدهی نقش موتور تأمین مالی اقتصاد را ایفا میکند و عمق و شفافیت آن، یکی از شاخصهای سلامت سیستم مالی محسوب میشود. با وجود آنکه بازار بدهی ایران هنوز فاصله زیادی تا استانداردهای جهانی دارد، اما در سالهای اخیر رشد قابلتوجهی کرده و امروز، فرصتهایی فراتر از آنچه تصور میشود در دل خود جای داده است.
اوراق شرکتی با کوپن دورهای؛ فرصت دیدهنشده در بازار بدهی
بیشتر اوراق شرکتی فعال در بازار بدهی ایران، نرخ بازدهی سالانهای بین ۲۵ تا ۲۷ درصد دارند. با این حال، اگر کمی جستوجو و دقت بیشتری بهخرج دهیم، میتوان اوراقی با سود مؤثر تا سطح ۳۵ یا حتی ۳۷ درصد نیز در میان آنها پیدا کرد؛ آنهم در بازاری که نرخ سود بانکی محدود و تورم، بازدهی واقعی را تهدید میکند.
ویژگی مشترک این اوراق، پرداخت کوپن فصلی (هر سه ماه یکبار) است که معمولاً در اختیار سرمایهگذار قرار میگیرد تا بهدلخواه مصرف یا سرمایهگذاری مجدد شود. اما در اغلب موارد، این سودهای دورهای یا به حساب بانکی منتقل شده و راکد میمانند، یا صرف هزینههای جاری میشوند.
در این میان، یک استراتژی ساده، اما مؤثر میتواند مسیر بازدهی را کاملاً تغییر دهد:
اگر سرمایهگذار، کوپنهای دریافتی را بلافاصله در اوراق مشابه سرمایهگذاری کند، نهتنها از تورم عقب نمیماند، بلکه بازدهی سرمایهاش را بهصورت مرکب افزایش میدهد. به بیان ساده، این رفتار هوشمندانه باعث میشود که سود نه فقط روی اصل سرمایه، بلکه بر روی سودهای قبلی نیز انباشته شود. اینجاست که در بازار بدهی، بازدهی بالا نه فقط به نرخ بهره، بلکه به رفتار سرمایهگذار و نحوه مدیریت سودهای دورهای بستگی دارد. به این استراتژی در دنیای مالی بازچرخش کوپن میگویند که یکی از استراتژیهای قدرتمند در اقتصادهایی با ساختار تورمی است که این فرصت را به وجود میآورد که سرمایه گذار از ارزش افت سرمایه خود جلوگیری کند.
بازدهی بالا نه در نرخ، بلکه در رفتار سرمایهگذار نهفته است.
بازچرخش کوپن یعنی چه و چرا بازدهی سبد شما را متحول میکند؟
بازچرخش کوپن مفهومی ساده، اما بسیار اثربخش در مدیریت سرمایهگذاری در بازار اوراق است. این استراتژی به زبان ساده به این معناست که سرمایهگذار، سودهای نقدی (کوپنهای) دریافتی از اوراق را نه در حساب بانکی راکد بگذارد و نه صرف هزینههای جاری کند، بلکه آنها را مجدداً در اوراق شرکتی مشابه با نرخ سود بالا سرمایهگذاری کند.
در ظاهر، این اقدام تفاوتی با نگهداری معمول اوراق ندارد، اما در عمل، بهدلیل تأثیر «سود بر سود»، بازده نهایی سرمایهگذار بهمراتب از تصور اولیه بالاتر میرود. در واقع، سود نهتنها بر اصل سرمایه، بلکه بر سودهای دورهای قبلی نیز انباشته میشود و این همان مفهوم «سود مرکب» است که در علم مالی بهعنوان یکی از مهمترین اهرمهای رشد ثروت شناخته میشود.
فرض کنید سرمایهگذاری یک اوراق شرکتی با بازده تا سررسید (YTM) معادل ۳۶ درصد خریداری کرده که هر سه ماه یکبار، کوپن نقدی پرداخت میکند. اگر این سرمایهگذار در پایان هر فصل، سود دریافتی را مجدداً در اوراقی مشابه با نرخ برابر سرمایهگذاری کند، بازدهی مؤثر سالانه میتواند تا سطح ۳۸ تا حتی ۴۰ درصد نیز افزایش یابد. این در حالی است که در حالت نگهداری عادی و بدون بازچرخش، بازده محدود به همان ۳۶ درصد باقی میماند.
برتری این مدل آنجاست که سرمایهگذار بدون افزایش ریسک، و تنها با مدیریت رفتاری و زمانبندی صحیح در استفاده از کوپنهای نقدی، میتواند یک پرتفو با بازده مرکب واقعی بسازد. در بازاری که تورم فصلی همواره تهدیدی جدی برای بازده حقیقی است، این تفاوت چند درصدی در بازده، میتواند تفاوت میان حفظ قدرت خرید یا عقبماندن از تورم باشد.
از این زاویه، قدرت بازدهی نه صرفاً در نرخ سود اسمی اوراق، بلکه در نحوه رفتار سرمایهگذار با سودهای میاندورهای نهفته است؛ رفتاری که میتواند یک ابزار مالی ساده را به یک موتور رشد واقعی تبدیل کند.
برای بررسی اوراق بازار بدهی به سایت فرابورس مراجعه کنید: https://ifb.ir/ytm.aspx
تفاوت بازدهی ساده و مرکب در اوراق شرکتی
برای درک بهتر تأثیر بازچرخش کوپن بر بازدهی سرمایهگذار، فرض کنیم فردی با سرمایه اولیه ۱۰۰ میلیون تومان اقدام به خرید اوراق شرکتی میکند که نرخ سود اسمی آن ۳۴ درصد است. این اوراق هر سه ماه یکبار کوپن نقدی پرداخت میکند؛ معادل ۸.۵ میلیون تومان در هر فصل.
در حالت اول، سرمایهگذار سودهای دورهای خود را دریافت میکند، اما از آن استفاده مجدد نمیکند. این سودها یا خرج میشوند یا بهصورت راکد در حساب باقی میمانند. در پایان سال، مجموع سود دریافتی او همان ۳۴ میلیون تومان خواهد بود و ارزش کل داراییاش به ۱۳۴ میلیون تومان میرسد؛ معادل همان نرخ اسمی اوراق.
اما در سناریوی دوم، سرمایهگذار سودهای فصلی خود را دوباره در اوراق مشابه سرمایهگذاری میکند. بهعبارت دیگر، بهجای راکد گذاشتن کوپنها، آنها را در چرخه بازدهی قرار میدهد. با این رویکرد، نهتنها اصل سرمایه، بلکه خود سودها نیز در تولید سود جدید مشارکت میکنند. در پایان سال، مجموع ارزش دارایی این سرمایهگذار به حدود ۱۳۸.۵ میلیون تومان میرسد؛ یعنی بازده واقعی او نه ۳۴ درصد، بلکه حدود ۳۸.۵ درصد خواهد بود.
بهبیان ساده، همین تفاوت رفتاری ـ بازچرخاندن کوپنها بهجای مصرف یا انفعال ـ میتواند منجر به چند درصد سود بیشتر در سال شود. عددی که اگرچه در نگاه اول کوچک بهنظر میرسد، اما در بلندمدت و با سرمایههای بزرگتر، تأثیر قابلتوجهی در حفظ قدرت خرید و افزایش ثروت دارد.
با یک رفتار متفاوت، سرمایهگذار میتواند تا ۴.۵ درصد بیشتر از بازار سود بگیرد.
ریسکهای پنهان بازچرخش کوپن در بازار کمعمق بدهی ایران
با وجود آنکه بازچرخش کوپن میتواند استراتژی قدرتمندی برای افزایش بازدهی در بازار اوراق باشد، اما نباید از محدودیتهای ساختاری بازار بدهی ایران غافل شد. واقعیت این است که اجرای مؤثر این استراتژی، نیازمند وجود چند پیششرط کلیدی است که در بازارهای توسعهیافته فراهم است، اما در ایران هنوز با چالشهای جدی مواجه است.
نخستین مانع، عمق کم بازار بدهی ایران است. برخلاف آنچه در ظاهر حجم اوراق نشان میدهد، بخش زیادی از معاملات در این بازار توسط نهادهای حقوقی محدود انجام میشود و گردش آزاد اوراق برای سرمایهگذار خرد، محدود و گاهی حتی غیرممکن است و از همه مهمتر دولت دست بالا در این بازار را دارد که نسبت به کشورهای دیگر که سهمی میانه بین دولت و بخشهای غیر دولتی تقسیم شده است، در ایران کلا شرایط متفاوتی رقم خورده است؛ به همین دلیل، سرمایهگذاری مجدد سودهای دورهایـ بهویژه با مبالغ کوچک حاصل از کوپنهای فصلی گاه با مشکل نقدشوندگی یا نبود اوراق مشابه با نرخ قابلقبول مواجه میشود. بد نیست نگاهی به امارهای بازار بدهی در ماههای اخیر بیندازیم:
به گزارش ایرنا: بر پایه آمارهای منتشرشده در خردادماه ۱۴۰۴، در مجموع ۱۱۵.۶ همت اوراق بدهی در بازار سرمایه منتشر شده که ۸۲.۳ درصد آن مربوط به اوراق دولتی بوده است. در همین بازه، مانده کل اوراق بدهی به ۱،۲۶۲ همت رسید که نسبت به اردیبهشتماه، رشد ۳.۶ درصدی را نشان میدهد. همچنین، نرخ بازده تا سررسید اخزا از ۳۴ درصد در اردیبهشت به ۳۴.۴ درصد در خرداد افزایش یافت. در نتیجه این تحولات، سهم بازار بدهی از بازار سرمایه به ۸.۷ درصد رسید.
نکته دوم، سطح بالای مداخلهپذیری دولت در بازار بدهی است. از تعیین دستوری نرخهای بازدهی گرفته تا تعویق یا تنظیم حجم انتشار، تجربه نشان داده است که بازار بدهی ایران در شرایط اضطراری اقتصادی یا کسری بودجه شدید، از سیاستگذاریهای مستقل و قابل اتکا فاصله میگیرد. این مداخلات میتواند منحنی بازده را تحریف کرده و فرصت بازچرخش را دچار اختلال کند.
در نهایت، فقدان نهادهای اعتبارسنجی مستقل و نظام رتبهبندی کارآمد باعث شده بسیاری از اوراق شرکتی موجود، بدون شفافیت کافی از نظر سطح ریسک معامله شوند. این موضوع ممکن است سرمایهگذار را به خرید اوراقی با سود بالا و ریسک پنهان سوق دهد، درحالیکه تصور میکند تنها در حال پیادهسازی یک استراتژی کمریسک بازدهی مرکب است.
سخن پایانی
مخاطبین عزیز بورس نیوز باید بدانند: بازار سرمایه صرفاً به معاملات سهام محدود نمیشود؛ دنیای سرمایهگذاری گستردهتر از تابلوی بورس است. ابزارهایی مانند اوراق بدهی، اگر بهدرستی شناخته و مدیریت شوند، میتوانند فرصتهای قابلتوجهی برای خلق بازدهی مطمئن و حتی مرکب فراهم کنند. استراتژیهایی مانند «بازچرخش کوپن» نشان میدهد که حتی در بازارهای بهظاهر کمریسک، میتوان با نگاهی تحلیلی و رفتاری صحیح، عملکردی فراتر از تصور داشت.
برای سرمایهگذارانی که بهدنبال حفظ ارزش دارایی در برابر تورم و نوساناتند، آشنایی با روشهای مختلف کسب بازدهی ضروری است. در نهایت، سرمایهگذار موفق کسی است که بازارها را محدود به سهام نمیبیند، بلکه درک دقیقی از ابزارهای درآمد ثابت، بدهی، مشتقه و حتی رمزارز دارد؛ چرا که فرصتها در اقتصاد، همیشه آنجاست که بقیه کمتر میبینند.







